مامانایی ک دوقلو داشتید و زایمان کردید از روز چندم دیگه دست تنها شدین و خودتون ددوقلوهاتونو تر و خشک میکردین یعنی هیچکس کنارتون نبود

من تا ۲۵ روز مادر شوهرم و خواهرم کنارم بود بعد ۲۵ روز چون راهشون دور بود مجبور شدن برن و من تنها موندم شوهرمم هر روز میره سر کار تا ۵ بعدازظهر تا الان سخت بود برام ولی شیرین😍

منم تا ده روز خونه ی مامانمم بعدش دیگه خودمم و دوقلوهامو ویه دختر سه و نیم ساله🥹😍خدا خودش کمکمون میکنه🤲نگران این چیزا نباش

اگر مادر دلسوز باشه دخترشو تا ۴۰ روز ول نمیکنه بستگی داره مامان و خواهرت چجور باشن گلم دوقلو واقعا سخته روزای اول

ازالان بهت بگم عزیزم خیلی خیلی سخته خیلی زیاد بدون کمکی اصلانمیشه به هیچ کاریت نمیرسی وداغون میشی این واقعیتی هستش ازنظرمن چون توشرایطش هستم البته من کمکی دارم خداروشکر ولی اینوبدون دست تنها خیلی سخته

من روز ۱۱ زایمانم تنها شدم دیگ تا الان
ک گه گاهی ی شب میرم خونه مامانم میمونم فقط🥲

من تا ۴ ماهگی بچه هام خونه بابام بودم
الا هم هفته دوروز خونه بابامم بقیه خونه خودم

من بعد چهل روزگی خونه خودم بودم ولی تا شش ماهگی مادرم و خواهرم و خانواده شوهرم کمکم می کردن بچه های من خیلی بد بودن یک دقیقه هم نمیشد تنها بزارم خوابم نداشتن ولی شش ماهگی به بعد خودم تنها نگه داشتم سخته ولی عادت میکنی وخدا توانش میده

منم تا روز ۲۰ کمکی داشتم.بعدشم خودم و خدای خودم و پسرم ۲ سال و ۸ ماه.

من دو هفته خواهرم موند الان تنهام بشدت اذیتم

ده روز بعد از زایمانم دیگه کسی پیشم نمی‌مونه فقط شوهرم هست اونم صبح ها می‌ره سرکار

من با اینکه 14 روز زایمان کردم مادرم وخواهرم پیشم بودن خواهرم رفت مادرم هست باز هم سخته حالا مادرمم میخواد بره ازالان غصه ام گرفته

من روز دهم مادرم رفت و بعدش خودم و خدای خودم سخت بود ولی خدارو شکر بچه هام الان ۱۰ سالشون شده

وای کامنتا رو خوندم خجالت کشیدم من بچه هام ۱۱ماه ۲۴ روزشون تا الان نتونستم تنها باشم همیشه یا شوهرم بوده یا وقتایی که سرکار بود من خونه مامانم ، به هیچ وج تنها نبودم خداروشکر بخاطر همین روحیه ام به مراتب خوبه و کمتر خسته ام اما تصمیم دارم بعد یک سالگی آروم آروم مستقل بشدم اگه خدا کمکمون کنه

بنام خدا از یکسالگی..تا یکسال اول خونه مامانم بودم

بنام خدا یکسال مادرم پیشمه