مامانا شما هم این آخر بارداری دلتون نازک شوده من اصلا حالم دست خودم نیست 20روزپیش مامانم بودم دیروز برگشتم شوهرم براش کار پیش اومده تا فردا بر نمی‌کرده حالم بده همش گریه میکنم قبلاً اینطوری نبودم

وای من امروز شوهرم رفت ماموریت کاری،بیچاره سه بار تا دم در رفت باز برگشت،از بس که من گریه کردم.نمیدونم این هورمونا چیه😠😠😠 بدم میاد ازشون

آخر زایمان هرچی اتفاق میفته والا منم اینطوریم‌ داشتم از حال میرفتم یوم پیش

فک کنم تقرببا یروز در میون یا هفته ای یکی دوبار سر چیزای الکی میشینم گربه میکردم در حالیکه اصلا چنین ادمی نبودم

منم خیلی حساس شدم همش گریه میکنم یگمم که کار کنم یروز کامل افقی میشم تو رخت خواب از شدت کمر درد و پهلو درد

منم یکی دو هفته است حساس تر شدم شاید روزی دو بار هم گریه کنم😢

منم روزی چن بار گریه میکنم
چون اینجا کسیو ندارم🥲

من یکی دو هفتس اینجوری شدم همش تو تنهایی گریم میگیره رژیم کرفتم برای دیابت سختمه خواب درستی ندارم جایی نمیرم زیاد اصلا یک دفعه حالم دگرگون میشه جوری که شوهرم نگران وضعیتمه

منم گریم میگیره و بیشتر از هر چیزی هر روز استرس زایمان دارم