۹ پاسخ

نمیدونم فازایناکه دیگه اتفاقه افتاده و میان میگن چرا گذاشتی چیه کارشده طرف ازلحاظ روحی داغونه یسریام میان بجای اروم کردن طرف روسرزنش میکنن اوا چراگذاشتی باید متکا میچیدی من خودم همیشه همینکار رومیکنم ولی یدف ممکنه اینطور مواقی پیش بیاد بجای اینکه بگن نگران نباش براش صدقه بزار ان شاالله چیزی نشده بخیرگذشته اگه علائم نداره میان میگن چراااااااگذاشتی😤
ازقصد که نبوده

ان شاالله چیزی نمیشه عزیزم. ولی نباید ریسک کنیم اصلا بچه. هامون خیلی شیطونن

پسر منم افتاد چند روز پیش خیلی بد بود مردم از ناراحتی بردیم دکتر گفت شیر بده استفراغ نکرد خوبه

سلام عزیزم کاملا درکت میکنم نورای منم دوسه هفته پیش ازروی تخت افتاد اصن بقول شماخیلی طول نکشید اصن شوکه شده بودم نمیدونم چرااصن رو زمین نزاشته بودمش اینقدر گریه کردم و زدم توسرخودم وترسیده بودم ۲۰روز روزه ام نذر کردم الانم که یادم میفته حالم بدمیشه تاچندروز جلوی چشمم بود وحالم بدمیشد وگریه میکردم چون هیچوقت فکرنمیکردم این حماقت روکنم ولی خداروشکر بخیرگذشت
ببین تا ۲۴ساعت اگه علائمی مثل استفراغ،بیحالی،خوابالودگی نداشته باشه خداروشکر بخیرگذشته
بدنش وسرش رونگاه کن ببین کبود وقرمز وبادنکرده؟

پسر منم یبار از رو تخت افتاد رو موکت
فقط تا یساعت نذار بخوابه
استفراغ نکرد تا دوساعت چیزیش نیس

انشاالله ک چیزی نشده
حواست باشه تا نخوابه تا یکی دو ساعت
استفراغ و لرزش چشم رو حواست باشه علائم خطره

ای وای چرا اخه بدون محافظ بچه رو گذاشتی رو تخت همیشه دورشو بالشت بچین 🤦‍♀️نزار بخوابه اگه سرش خورده به زمین سرگرمش کن فعلا نخواب

نگران نباش دخترمنم چن هفته پیش از تخت اومد پایین حالا خوبه کف شما موکته مال ما سرامیک بود دوتادکتر بردم خداروشکر چیزی نشد

دیگه هیچوقت رو تخت و مبل و .... تنها نزارش و برو حتی چندثانیه

سوال های مرتبط

مامان 💖𝓃𝒾𝓃𝒾 مامان 💖𝓃𝒾𝓃𝒾 ۱۲ ماهگی
یعنی خدا ب روی من امشب نگاه کرد اینقدر جیغ زدم نصف همسایه ها ریختن خونمون سر شبی ک شام خوردیم شوهرم رفت اتاق خواب نماز بخونه کفتم رستا رم بگیر ک سفره رو داغون نکنه من جمع کنم چای بیارم اینا رفتن یکم دیگ شوهرم دراومد از اتاق گفتم رستا رم بیار چیزی نزار دهنش گفت وایسا گوشیمو بزنم شارژ الان میارم یعنی در عرض ۳ ثانیه ی صدای وحشتناک مثل بمب از اتاق دراومد من فقط از این گوشه دیدم ک کمد رستا افتاد شیشه ها شد پودر کمدش سیک فقط چند تا اسباب بازی توش بود ولی پر شیشه من رفتم ت اتاق زود دیدم رستا نیس اینقدر جیغ زدم از گلوم خون اومد گفتم خاک ت سرم شد بچه مرد بیاید شوهرم از من بدتر اومد اتاق گفت ای الله اوم یخلدی یعنی ای خدا خونم خراب شد کمد کشید این ور دیدم رستا زیر کمد ولی بقران ی خراش کوچیک برنداشته بود ت بگو ی زره اصلا گریه نمی‌کرد فقط یکم رو شکمش شیشه ریخته بود نگو خانوم اومده بلند شه از کمد گرفته وزنش بکشه بالا کمد اومده روش یعنی خدا بهمون رحم کرد🥺مواظب کوچلو هاتون باشید صدقه دادیم خدا رحم کنه بهم اسن راهوافتاده