مامانای زایمان طبیعق خواهش میکنم ازتون تجربه تونو بگبن واقعا خیلی سخته؟؟گکشه اتاق نشستم گریه میکنم خیلی میترسم خیلی پاهام‌میلرزه هر روز ک‌میگذره بیشتر و بیشتر‌میشه از شدت ترس تهوع شدید میگیرم انگار منو میخوان ببرن بکشن خیلی میترسم توروخدا جیکار کنم

ببین من دوتا زایمان طبیعی داشتم نمردم که الان هم شکم سوم باردارم فقط از خدا میخوام اینم طبیعی زایمان کنم اصلا اونجوری ک شنیدی نیست درد پریودی یکم بیشتر تازه میگیره ول میکنه جوری ک بین دردا خواب میری

اصلا نترس هر دو نوع زایمان سختی های خودشو داره

این همه ادم چجوری زایمان کردن؟!
خدا توان میده بهت
ایشالله راحت ترین زایمان رو تجربه کنی 😚😊

عزیزم وقتی میترسی چرا میخای طبیعی بیاری ک انقد حالت بد بشه؟؟

واااای تو چرا ایقد میترسی الکی وقتی دردت بگیره بری بيمارستان بچت خودش میاد بیرون اصن تو فکرش نرو تازه من زایمان اولم هنوز تصمیم نگرفته بودم ک طبیعی باشم یا سزارین رفتم بیمارستان بچم طبیعی دنیا اومد هیچ تجربه ای هم نداشتم بسپار ب خدا خودش کمک میکنه

من پارسال طبیعی زایمان کردم . خیلی زایمان سختی داشتم چون طول بارداری خیلی شیاف و آمپول استفاده کرده بودم .حالا نمیدونما شایدم دلیل دیگه ای داشت . جوری سخت بود که وسط زایمانم میخواستن ببرن سزارین ولی باز میگفتم نه . چون دردش جوریه که میگیره و ول میکنه .ول کردنی آدم قشنگ استراحت میکنه . بعدشم همین که بچرو میدن بغلت میگی آخ جون سال بعدم یکیشو میارم . الانم حاملم و تصمیم اول و آخرم زایمان طبیعیه البته با ماما همراه . چون ماما همراه خودش ۵۰ درصد از دردو کم میکنه

عزيزم خودتو اطيت نكن خب سزازين كن

بنظر من طبیعی بهتر از سزارینه من خودم دوبار سزارین شدم وقتی یادش میوفتم از ترس گریه میکنم تحمل کن طبیعی زایمان کن

گلم من کاملا حرفتو درک میکنم میدونم چی میگی چون تا همین چند روز پیش خودم همین حالو داشتم ولی ببین اصلا بهش فکر نکن فقط ب این فکر کن که این همه ادم تونستن توام میتونی خدا اون موقه خودش بهت کمک میکنه خدا خودش میدونسته از پسش برمیایم که از اوله اول وجود انسان همه ی زنا طبیعی زاییدن... پس اصلا نگران نباش اون ی روز هم هرجور باشه میگذره انقد ب خودت تلقین نکن هیشکی نمرده...اذیت میشی درد داری ولی قراره یه تیکه از وجودتو ببینی🥹این ارزش ندارع؟ فقط از خدا بخا تن بچت سالم باشه و سالم بزاره تو بغلت بقیه چیزا موقتیه... من انقدر تو زندگی از نظر روحی و روانی اذیت شدم ک الان میگم دردش از دردی ک قلبو روحم میکشید بیشتر کع نیست پس منم از پسش برمیام

من زایمان اولم اصلا تررس نداشتم چون سنم کم بود و نمدونستم باید درد بکشم و اینا...

اما سر زایمان دومم چون تجربه داشتم بیشتر میترسیدم هرشب وصیت میکردم به شوهرم میگفتم ایندفع میمیرم همش گریه میکردم حتی موقعی بردن زایشگاه تا لحظه آخر از ترس میلرزیدم و گریه میکردم اما خداروشکر ازایمانم سریع اتفاق افتاد و مثه اولی اذیت نشدمم

من زایمان اولم اصلا تررس نداشتم چون سنم کم بود و نمدونستم باید درد بکشم و اینا...

اما سر زایمان دومم چون تجربه داشتم بیشتر میترسیدم هرشب وصیت میکردم به شوهرم میگفتم ایندفع میمیرم همش گریه میکردم حتی موقعی بردن زایشگاه تا لحظه آخر از ترس میلرزیدم و گریه میکردم اما خداروشکر ازایمانم سریع اتفاق افتاد و مثه اولی اذیت نشدمم

عزیزم شما که اینجوری فوبیا داری از زایمان طبیعی، برو سزارین بشو، اینهمه ترس داری اصلا خوب نیست به خدا

عزیزم شما که اینجوری فوبیا داری از زایمان طبیعی، برو سزارین بشو، اینهمه ترس داری اصلا خوب نیست به خدا

من زایمان اولم اصلا تررس نداشتم چون سنم کم بود و نمدونستم باید درد بکشم و اینا...

اما سر زایمان دومم چون تجربه داشتم بیشتر میترسیدم هرشب وصیت میکردم به شوهرم میگفتم ایندفع میمیرم همش گریه میکردم حتی موقعی بردن زایشگاه تا لحظه آخر از ترس میلرزیدم و گریه میکردم اما خداروشکر ازایمانم سریع اتفاق افتاد و مثه اولی اذیت نشدمم

سخت هست ولی چند ساعت فقط بهتر از سزارین

من زایمان اولم اصلا تررس نداشتم چون سنم کم بود و نمدونستم باید درد بکشم و اینا...

اما سر زایمان دومم چون تجربه داشتم بیشتر میترسیدم هرشب وصیت میکردم به شوهرم میگفتم ایندفع میمیرم همش گریه میکردم حتی موقعی بردن زایشگاه تا لحظه آخر از ترس میلرزیدم و گریه میکردم اما خداروشکر ازایمانم سریع اتفاق افتاد و مثه اولی اذیت نشدمم

من زایمان اولم اصلا تررس نداشتم چون سنم کم بود و نمدونستم باید درد بکشم و اینا...

اما سر زایمان دومم چون تجربه داشتم بیشتر میترسیدم هرشب وصیت میکردم به شوهرم میگفتم ایندفع میمیرم همش گریه میکردم حتی موقعی بردن زایشگاه تا لحظه آخر از ترس میلرزیدم و گریه میکردم اما خداروشکر ازایمانم سریع اتفاق افتاد و مثه اولی اذیت نشدمم

برا من ک فوق العاده راحت بود و بعدش هم قشنگ راه میرم و کارهامو انجام میدادم هر چی ب خودت سخت بگیری ترستناک تر میشه برات و زایمانی سخت تر

نه بابا انقدرم دیگه ترس نداره ، درداشم میگیره زیاد میشه ببین آخراش اصلا خیلی نمیفهمی دردو بگو اپیدورال بزنن بهت من تجربه اپیدورال ندارم ولی الان خوندم یه سریا زدن راضی بودن اونم دردات زیاد شد برات میزنن ، نترس این همه آدم میرن طبیعی زایمان میکنن اولیش نیستی که .

از الان ب خودت استرس وارد نکن
توکلت ب خدا باشه همین ک بچه رو سالم بغل بگیری خودش کلی خوشحالی داره
بعدم نهایت دردی ک میخایی تحمل کنی ۴ ساعت دیگ
میدونی چندین میلیون نفر قبل من و تو زایمان کردن پس ماهم میتونیم بهشم فک نکن

ماماهمراه بگیر،انقدراحته که نگوپیاده روی وتحرک زیادداشته باش من ۱ساعت ونیم سردخترم دردکشیدم اونم بدون مامای همراه ولی ایندفعه مامای همراه گرفتم ازسزارین بهتره چراچون بچه به دنیااومددیگه اون همه دردنداری

اصلام ترس نداره ،درد شدید که فقط چند ساعتی باید تحملش کنی

خوب برو نامه فوبیا بگیر