۸ پاسخ

پسر من البته از وقتی المپیک دیده
ههی میگه مامان بوکس آقا منظورش آرین سلیمی
😍😍😍😍
هر دفعم اینکارو میکنه میره تسبیح برمی‌داره میزه یه جایی میگه دست بزنید برام 🤣🤣🤣

من همین هفته با مشاور حرف زدم در مورد زدن و گاز گرفتن بچه
گفت۱: اول نباید واکنش نشون بدی نه داد بزن نه بگو کار بدیه
هیییچ واکنشی نشون نده انگار ک هیچ اتفاقی نیفتاده

۲:باید پیشگیری کنی از قبل مثلا میدونی الان ک دراز کشیدی داره میاد میزندت از جات پاشو

۳:اگه دیدی داره میزنه حواسشو ب کار جایگزین پرت میکنی دستش میگیری میبری مثلا سمت اسباب بازیاش بازی میکنی یا میبریش اب بازی یا .....


بخوای شماره مشاورو بهت میدم

توضیح نده که،همون لحظه دستشو بگیرید و خیلی محکم و جدی بگید زدن نداریم چند بار انجام بدید درست میشه

بچه منم ذوق زده ک میشه میزنه😐🤣 الان داشت منو گاز میگرفت. حس بازی و حس خوب بهشون میده

بچه منم همین شده از یه بچه آروم و حرف گوش کن
شده یه بچه پرخاشگر دست بزن پیدا کرده

اصلا بهش توضیح ندید کهزدن کار زشتیه و این حرفا،به جاش تا میتونید محبت کنید وقتی کسیو زد همون لحظه دستشو بگیرید و تو چشماش نگاه کنید و بگید ما کسیو نمیزنیم از سرش میفته یکمی اقتضای سنشه

این سن همینن دختر منم خیلی بود الان کمتر شده

چاره ش محبت و بغل و نوازش زباد.هم قدش بشو با ارتباط چشمی باهاش حرف بزن. اگه اینکارو میکردی از این به بعد بیشترش کن.نتیجه مثبت میگیری

تصویر

سوال های مرتبط

مامان نیکان مامان نیکان ۲ سالگی
چقد امروز عصر حسه بدی گرفتم، و متاسفانه اخلاقم یه جوریه که تا به حالت قبل برگردم خیلی طول میکشه.
من نیکانو میبرم کلاسه مادر و کودک، بعد نیکان بی نهایت پر جنب و جوش و پر انرژیه، و یه اخلاقه بدی که داره اینه که تو کلاس هر بچه ایی به هر چیزی دس بزنه سریع میره ازش میگیره و گاهی هلشون میده یا سفت دستشونو فشار میده یا با صدای بلند حرف میزنه.
من چون میدونم اینجوریه مدام حواسم بهشه، و اصلا نمیتونم مثله مامانایه دیگه بشینم، باید کلا چشمم به نیکان باشه که کسی رو اذیت نکنه و کسی غیر از خودم بهش تذکر نده.
امروز یه مامانی جلسه ی اولش بود بچه اش رو میاورد، وسطه بازی کردن یهو نیکان پاشد واسه شیطونی و رفت سمته اون بچه هه که اولین حلسه اش بود با یونولیت لوله اییایی که بازی میکردن خواست بچه هه رو بزنه، من سریع گفتم نه نه و رفتم سمتش که مادره که نزدیک تر بود خیلیییییی با لحت تند و بدی دست نیکان و گرفت محکم و گفت نباید بزنیش( خیلی تند و عصبانی) نیکانم که معلوم بود دستش درد گرفته دستشو با اون یکی دستش گرفت و گریه کرد. منم بغلش کردم و بوسیدمش و به مادره گفتم اینا بچه ان من خودم حواسم هست بچه ی کسی رو اذیت نمکنه شمام تذکر میدین آروم تر تذکر بدین نه اینجوری.
دست نیکانو نگا کردم دیدم جای ناخنش رو دست نیکان مونذه بود که پوستش کنده شده بودو خراش برداشته بود. دلم آتیش گرفت براش😔 گفتم دستشو اینقد محکم فشار دادی که پوست دستش کنده شده.
معذرت خواهی کرد ولی من از عصر عصبی ترینم.
هزاااار بار به نیکان میگم مامان جان بچه هارو هل نده، نزنشون، آروم حرف بزن، اصلا انگار نه انگار.
حسه بدی بهم دست میده بگن بچه اش بی ادبه، من خیلی برای نیکان وقت میزارم، خیلی حرف میزنم باش، نمیدونم چرا اینجوریه