۳ پاسخ

من اول تا اخر بارداریم چون شکمم درد میکرد بستم دکتر خودش گفت ببند

من شکمم رو یه ماه اخر بستم سر موقع هم زایمان طبیعی کردم سر 40هفته زایمان کردم تو سونو گرافیم هم همون تاریخ نوشته بود

مگه خمیر نونه که جاش گرم باشه بپزه و زود بیاد بیرون
من سر پسرم بخاطر کمر دردم کلا کمربند طبی بودم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
سلام مامان گُلی ها🌸🍃
دو‌ تا موضوع خیلی این روزها ذهنم رو مشغول کرده و باعث استرسم شده
لطفا مامانایی که این دو مرحله رو با موفقیت پشت سر گذاشتن از تجربه هاشون بهم بگن تا کمی آرامش بگیرم
۱_ پروسه از شیر گرفتن پسرم
۲_ پروسه از پوشک گرفتن پسرم
که البته با توجه به شناختی که از بچم و ویژگی هاش دارم و با توجه به حدسیاتِ مادرانهٔ خودم مورد اول برام سخت تر و پُر چالش تر خواهد بود‌ چون پسرم وابستگی زیادی به شیر داره
البته اینم بگم که در طول روز اصلا و به هیچ عنوان شیر نمیخوره و فقط ظهر و شب موقع خواب حتما باید شیر بخوره تا بخوابه
الان بیست ماهه است و تصمیم دارم اگر خدا بخواد بعد از تولد دو سالگیش شروع کنم به از شیر گرفتن
شیر خودمو میخوره
لطفا از تجربه هاتون بگید
به خدا روز و شبی نیست که موقع خواب فکرم درگیر این نشه که وااااااااای خدایا از پاییز که میخوام از شیر بگیرمش چه جوری بخوابونمش من
فقط موقع خواب شیر میخوره تا سحر میخوابه بعدش هر یکی دو ساعت معمولا بیدار میشه یک خورده میخوره باز میخوابه تا ظهر
حالا نمیدونم بر حسب عادت هست یا واقعا گرسنه میشه
اینم بگم که هر شب قبل از خواب شام خوب و کامل و سیر کننده بهش میدم اما بازم باید با شیر‌ بخوابه
همش با خودم فکر می‌کنم با این شوهرِ بی‌حوصله و خودم دست تنها ، آخه شب ها چه جوری بخوابونمش ؟!
به هیچ روشی جز شیر خوردن نخوابیده تا حالا
موندم چه کنم
از استرس‌ گاهی عصبی میشم
به نظرتون باید یکباره از شیر گرفت یا تدریجی؟
من هیچ تجربه ای ندارم ، بچه اولم هست
واقعا این موضوع برام شده کابوس
لطفا کمکتون رو دریغ نکنید