۸ پاسخ

وقت و انرژی و هزینه هاتو بذار واسه همین یدونه.من خودم دوتا دارم ولی الان میگم یدونه داشته باشی هرچی در توانت هست رو براش بذاری.بچه ها همیشه ناراضی ان اگه داداش یا خواهر هم براش بیاری بزرگ که بشه از یه چیز دیگه میناله

من خودم ۳۹ سالمه واقعا حوصلم نمی‌کشه زود خسته میشم دوتا نمیتونم باز اگه سی داشتم یه چیزی.اگه زندگیت خوبه آرومه شوهرت خوبه بهش فکر کن.

منم اصلا حوصله بچه ندارم بنظرم یا نباید بچه دار بشی یا یکی کمه.اگه شوهرت واقعا میخواد و همکاری می‌کنه بیار چون چندسال دیگه ن اعصابشو‌ داری ن بنیه

عزیزم سن که بالاتر میره حوصله خودتم نداری تا برسه به بچه ...
اگه واقعا میدونی شوهرت به همین یه دونه بسنده نمیکنه ...بزار یه دونه بچه بیاری ...
وگرنه دو سال دیگه که حوصلت دیگه نمیکشه ...

به نظر من وقتی بچه میاد کلا زندگی آدم مثل قبل نمیشه پس بهتره تعدادش بیشتر باشه اگه از نظر مالی آدم اوکی باشه

بیا داره سنتم می‌ره بالا من امروز تولدمه ۲۹سال شدم پسرم ده سالشه دخترم۳ساله

من قرص ارژانسی گرفتم هر سری که برا بچه اقدام میکنه میخورم قایمکی تا یه مدت بعد از سرش میوفته

اگه توان مالی داریو بچتم اذیت کن نیس زندگیتم آرومه خب به بچه دوم فک کن چ ایرادی داره

سوال های مرتبط

مامان عشق مامان عشق ۳ سالگی
سلام خوبید خانما، بچه هاتون خوبن؟ گاهی وقتا برام خیلی سوال پیش میاد چرا بعضی ها خاص و بده اخلاقشون، نمیدونم شاید من حساسم یه دوست دارم نه صمیمی ، دخترش ۲ سالشه بعد دختر من با دخترش بازی میکنه اون حساسه ۴ چشمی حواسش بهشه ، خودشو خیلی دخالت میده تو کار بچه ها کاملا فهمیدم ادا س ، میگه یعنی من اهمیت میدم دنیای دخترا با پسرا فرق داره ما دوتامون دختر داریم اون یه پسرم داره ، اونوقت میگه تو نباید بزاری بچه رژ لب بزنه و لاک ناخن میگه گوشواره ننداز اونوقت پسر ۲۰ ساله ش گوشواره انداخته گاهی با اینجور آدما نمیدونم چجوری رفتار کنم ، به بچه ش میگه از خودت دفاع کن چجوری یعنی مثلا موقع بازی میگه چون دوستت اسباب بازی نداد تو برو از بگیر این رفتار در شان یه زن ۴۳ ساله نیست من ۱۳ سال ازش کوچیک ترم ولی اینجور اخلاقی ندارم ، خیلی رو مخم رفته میگه مت خیلی بلدم ولی واقعا اشتباه میکنه حالا اون رفتار رو کرد به نظرتون چی باید میگفتم ، بعد نیم ساعت اومده به دخترش میگه برو توست رو بگیر حالا نه بچه ش گریه میکرد نه کسی کاری کرده بود منم گفتم دیگه دخترت یادش رفته باز یادش میندازی که چیییی میگه خواستم سر به سر دخترت بزارم کاملا مشخص بود که حرص می‌خورد دخترش توپشو نخواست واقعا اینجور آدما مادر نیستن دشمن دیگران و خودشونن منی که مادرم درسته بچه مو دوست دارم ولی بچه های دیگه هم دوست دارم اون داشت لج می‌کرد با بچم این یه درد دل بود و خواستم بگم واقعا هر کسی بچه ش رو شیر میکنه به بد کزدن به بچه ی دیگه مادر نیست