تجربه زایمان طبیعی: پارت ۱

خب اول بگم که من این مدت فهمیدم خیلییی بدن ها و رحم ها و علایم باهم فرق داره. کارهایی که قبل زایمان هر مادری انجام داده روی روند زایمانش اثر داره.
امیدوارم تجربم بدردتون بخوره چون توی تجارب دیگران من ندیدم.

اول اینکه من دخترم توی ۳۹ هفته و ۴ روز بدنیا اومد . و سرش داخل لگن نبود و بالا بود. غروب جمعه یعنی ۲ شهریور انقباض هام شبیه درد شد ، اولش به فاصلش دقت نکردم اما بعد دیدم انگار خیلی نزدیک بهم هست تا اینکه دیدم ۴ دقیقه ،۵ دقیقست. دیگه سریع وسایل و کارارو کردیم و یکم ورزش کردم، دمنوش خوردم( که اشتباه کردم و در ادامه میگم باعث چیشد) ، دوش گرفتم و رفتم بیمارستان نزدیکمون که معاینه بشم ببینم چند سانتم که انقدر درد هام منظمِ.
اینم بگم معمولا درد ها از نامنظم و طولانی به منظم و نزدیک بهم شروع میشه، اما برای من از فاصله نزدیک شروع شد. من از دو روز بعد معاینه تحریکی هم خونریزی و هم ترشح مخاطی داشتم ولی درد نه.

ادامش تاپیک بعدی

۲ پاسخ

عزیزم خیلی تبریک میگم ❤️قدم دختر گلت مبارک
ممکنه اسم ماما و دکترتو بهم بگی

خببب چی شد

مقالات مرتبط

بهترین ورزش بعد از زایمان
بهترین ورزش بعد از زایمان چیست؟
علت پریود نشدن بعد از زایمان
علت پریود نشدن بعد از زایمان
کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه ؟

سوال های مرتبط

مامان حنانه مامان حنانه ۷ ماهگی
سلام منم خدا رو شکر دیروز زایمان کردم اومدم تجربه زایمانم رو بگم من توی ۴۰ هفته و ۳ روز زایمان کردم و اینکه هر کاری میکردم که زایمان کنم نمی‌شد همون روز واسه ان اس تی رفتم بیمارستان بهشون گفتم که بستریم کنن اما گفتن که ۴ روز دیگه وقت داری برو واسه ۴ روز دیگه معاینه که شدم ۲ نیم باز بودم اما دوست نداشتم معاینه بشم ی ماما اومد گفت ی معاینه معمولی هست اما انگار دروغ گفت معاینه تحریکی انجام داد و از همون لحظه دردم شروع شد اما خیلی کم و قابل تشخیص نبود بعد کم کم بیشتر میشد تا رسید ب ساعت ۲ نیم شب که دردام شدید شد هر سه دقیقه یکبار می‌گرفت کم کم زمانش کم میشد البته بگم همون شب رابطه هم داشتم وقتی که هر ۳ دقیقه یکبار شد رفتم بیمارستان معاینه شدم گفتن همون دو سانتی برو خونه رفتم خونه تا دردم شد هر ۱۰ سانیه یک بار بعد رفتم بیمارستان دم در زایشگاه نشستم نتونستم سر پا وایسم ماما ها میگفتن این از دروغ می‌کنه تا بستریش کنیم ببریدش خونه بعد ی ماما دیگه گفت بزار هی معاینه اش کنیم شاید راست بگه اومد معاینه کرد گفت وای این کله بچه س ببریدش اتاق زایمان بعد خود ب خود کیسه ابم پاره شد بعد از ۵ دقیقه دخترم ب دنیا اومد که بهترین حس دنیا رو داشتم بعد از تولدش انگار از جهنم وارد بهشت شدم کل دردی که کشیدم ۲ ساعت بود موقع زور زدن زیاد درد نداشتم واقعا قابل تحمل بود زور زدن ولی قبل از اینکه کیسه ابم پاره شه دردش سخت بود ولی باز خیلی زود تموم شد بعد از اون واقعا انگار اصلا زایمان نکردم اما بخیه ها هم اذیت میکردن اما با شیاف اوکی بود خلاصه طبیعی واقعا زایمان خوبیه ببخشید اگه طولانی شد
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان دونه انار❤️هدی مامان دونه انار❤️هدی ۲ ماهگی
نکات قبل زایمان که من انجام دادم و خوب یا بد بود:
من ورزش و از ماه ۹ شروع کردم، ورزشای بارداری معمولی که حتی از ماه ۳ به بعد میشه انجام داد و خیلی توی تقویت ماهیچه هام کمک کرد تا بتونم خوب تحمل کنم درد ها رو و جون زور زدن داشته باشم. کمر دردی و لگن دردی نشم
اما اشتباه من خوردن دمنوش و هزار تا کار اضافه برای اینکه دردم شروع بشه کردم. من تو بیمارستان از دکتر و ماماها فهمیدم که رحم خودش هروقت اماده باشه فرایند درد رو شروع میکنه و کارهای اضافی که داخل خونه انجام میدیم باعث درد کاذب و مدفوع نوزاد میشه.
روزای نزدیک به زایمان بدنتونو با ورزش سنگین خسته نکنین و باید از قبل بدنتونو کم کم‌اماده کنین.

من هزار تا برنامه داشتم واسه زمان شروع درد داخل بیمارستان ولی شرایط زایمانم جوری شد که هیچ کاری نمیشد کنم ، ولی نباید خودتونو ببازین ، باور داشته باشین که خدا چه بااون کارها چه بدون اون ها بهتون توان زایمان داده و میتونین زایمان کنین
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی ۳ ماهگی
می‌خوام تجربه زایمانم براتون بگم
!لطفا کسانی که استرس میگیرن نخونن تجربه خیلی بدی بود«البته بدن من جوریه که تحمل درد ندارم»!
پارت اول
دکترم برای ۲۳مرداد نوبت بستری داده بود اما چون درد نداشتم ماما بعد از معاینه تحریکی گفتش دو سانت باز هستی اما بهم پیشنهاد کرد برو خونه، هر وقت دردات شروع شد بیا،اینجوری بخوای بستری شی خیلی اذیت میشی،منم که از زایمان میترسیدم از خدا خواستم قبول کردم و سریع اومدم خونه، درد پریودی داشتم منظم نبود.از همون روز ترشحات(شبیه سفیده تخم مرغ کشدار لزج همراه رگه های خونی,,کم کم بیشتر میشدن)شروع شد,
شروع کردم به پیاده روی و دوش آب گرم و اسکات میدونستم نزدیکم اما دقیق نمی‌دونستم چند روز دگه وقتش میشه.
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیاراد مامان نیاراد روزهای ابتدایی تولد
خانمایی که معاینه تحریکی شدین تا چقد بعداز معاینه دردهاتون شروع شد؟؟
چند هفته معاینتون کردن؟؟
من جمعه میرم ۳۹ هفته بنظرتون به دکترم بگم معاینه تحریکی انجام بده چون اصلا دردی ندارم حتی درد کاذب که میگن توی ماه ۹ هست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ملورین🍬✨ مامان ملورین🍬✨ ۲ ماهگی
سلااام دوستان❤️
من تا ۶ و نیم صبح درد داشتم یعنی انقباض کل شکم با درد شکم و یه کوچولو کمر
بعد تا صبح تایم میگرفتم یکم منظم بود دوباره میشد نامنظم اکثرش نامنظم بود
لکه بینی هم تا یازده امروز داشتم که تموم شد
ولی باز برای اطمینان رفتم بیمارستان
پیش ماماها
گفتن خونریزی همراه با ترشح طبیعیه چون دیروز معاینه شدی و این تا یه الی دو روز طبیعیه
ولی اگه خونریزی به شکل بپریودی باشه خطر داره باید بیای
بعد هم ماما دیروز گفت دیروز معاینه تحریکی برات انجام دادم
چون آخرشی وقتی چک کردم لگن و دهانه رحمت دیدم خوبه تحریکی برات انجام دادم
این هم که درد های نامنظم داشتم خوبه شروع درد زایمانمه
گفت دیروز که رفتم دهانه رحمم یک سانت باز بوده و اونم معاینه تحریکی انجام داده
احتمالا بیشتر شده که دردای نامنظمم شروع شده
گفت که برم شربت خاکشیر بخورم،ورزش کنم ،پیاده روی کنم و دوش آب گرم بگیرم
دردام که منظم و زیاد شد برم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان هاکانم مامان هاکانم ۱ ماهگی
پارت ۲
صبح که شد دوباره ی آمپول فشار دیگه هم زدن و درد داشتم خیلی ورزش هم میکردم ولی هنوزم ۲ سانت بودم دکتر اومد و کیسه این و پاره کرد ولی بازم ۲ بودم که بودم بعدش همینجور که سرم فشار هم بهم وصل بود ورزش و.... انجام میدادم که شدم ۴ سانت این شد ی روز کامل حالا فردای اون روز دوباره ورزش کردم و معاینه شدم ۵ سانت ولی دیگه سرم فشار اثر نداشت دوتا آمپول که اسمشون یادم رفته و از رگ بهم زدن که اونم درد و خیلی شد میکرد جوری که داد میزدم از درد هی معاینه شدم و دیدم ۶ سانتوس هی که می‌گذشت من دردای شدید می‌گرفتم تا اینکه شدم ۹ سانت و بای معاینه دیگه شدم فول ولی همه اینا با درد شدید بود .....
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان محمدطاها مامان محمدطاها ۶ ماهگی
تجربه زایمان پارت سوم

از دو و نیم نصفه شب
هر ده دیقه انقباض داشتم
باورم نمیشد
شروع کردم به یادداشت کردن تایم انقباض ها و فاصله بینشون
کارامو کردم نمازمم خوندم
گفتم بخوابم
انگار هنوز درد جدی وجود نداشت اما به صورت منظم انقباض داشتم
ضمن اینکه انقباض اصلا برای من شبیه درد پریودی نبود و من شبیهش رو تجربه نکرده بودم
چشمامو بستم که بخوابم اما دیدم تر ده دیقه دارم از خواب با درد بیدار میشم هنوز البته غیر قابل تحمل نبود درد ها.
تا رسیدیم به ساعت ۵ صبح
که دیدم مثل اینکه واقعا درد زایمانه
هموز فاصله ها همون ده دیقه بود با فرق اینکه
دردها خیلی شدید شده بودن
شوهرمو بیدار کردمو کارامونو کردیمو راه افتادیم سمت بیمارستان
دیگه تو‌ماشین که بودیم شدت دردها خیلی اذیت کننده شده بود و تایم بینش هم کم شده بود
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان روزهای ابتدایی تولد
بچه ها پرسیدید کدوم بیمارستان بدنیا اومدش نیکانم
اول در مورد این بگم که من پرونده تشکیل داده بودم تو بیمارستان بهارلو
بعد اینکه دکتر شخصیم داشتم تو مطب خصوصی
دکترم گفتش که من نمیتونم طبیعی بیارم چون لگنم کوچیکه و بچم بزرگ خواست نامه بده که منم نخواستمو اصرارم بر این بود طبیعی بیارم🤦🏻‍♀️
۱۴۰۳/۸/۱۴ که من ۳۹ هفته و ۲ روز بودم کلی درد داشتم
دردای من از ساعت ۴ بعد از ظهر شروع شد و ساعتای ۱۰ شب بودش که منظم شد هر ۶ دقیقه شده بود
منو شوهرمو مامانشو مامانم رفتیم بیمارستان بهارلو😓
مامان بردیا و آریا مامان بردیا و آریا ۷ ماهگی
سلام خوبین تجربه زایمانم از بیمارستان مادر من چون دکترم زیاد زیر میزی میخاست قبول نکردم بیاد بالاسرم از اونجایی که زایمان اولم بدون درد دهانه رحمم باز شده بود این بار هم بدون درد رفتم که فقط معاینه بشم که گفت ۴ سانتی و بایک معاینه تحریکی ۵ سانت شدم و بستری کردن ساعت ۵ بعد از ظهر ۱۸ دهم بستری شدم و ماما خصوصی گرفتم و شروع به ورزش کردن کردم توپ و سجده تب فشاری انجام دادم که ۷یلی خوب بود و ساعت ۶ نیم هم ۹ سانت بودم و و تا وسیله های زایمان آماده کردن و من یکم استراحت کردم بعدم شروع کردم به زور زدن که تو سه مرحله هر بار ۳ بار زور زدم تا دنیا اومد ولی من خونریزی شدید کردم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دخملی 🩷 مامان دخملی 🩷 روزهای ابتدایی تولد
#تجربه زایمان
خب بالاخره فرصت شد بیام از تجربه زایمانم بگم ..من ۳۶ هفته رفتم سونو وزن گفت وزنش ۳۲۰۰ هست که تا ۴۰ هفته ممکنه به ۴ کیلو برسه منم چون میخواستم طبیعی زایمان کنم خیلی ترسیدم مدام استرس داشتم که من از پس طبیعی بر نمیام ، خلاصه به فکر سزارین بودم چند تا دکترم رفتم ولی قبول نکردن گفتن وزن بچه باید بالای ۴۵۰۰ باشه که سزارین کنن این وسط ماما همراهم خانم وثوق خیلی بهم دلگرمی میدادن هر وقت میرفتم پیششون کلی از استرسم کم میشد .. خلاصه گفتم هر چی قسمته دیگه خدایی که تا الان کمکم کرده از این به بعدم هوامو داره .. دیگه همه توانم رو گذاشتم واسه زایمان طبیعی.. تو ۳۸ هفته و ۲ روز رفتم معاینه تحریکی دهانه رحمم تا ۳ سانت باز شد ولی خبری از درد نشد به لکه بینی افتادم که گفتن طبیعی هست ، ۳۹ هفته و ۱ روز بودم روز جمعه ۲۷ ام ساعت ۶ صبح با کمر درد بیدار شدم پاشدم یکم راه رفتم دیدم تقریبا هر دو دقیقه درد دارم میگرفت و ول میکرد حالت تهوع خیلی شدید هم گرفتم حالم بد شد گفتم دیگه دردام شروع شد هم خوشحال بودم هم یکم ترسیدم .. خلاصه شوهرم رو بیدار کردم گفتم درد دارم تا جایی که بشه تو خونه تحمل میکنم بعد بریم بیمارستان من درد میکشیدم اون ذوق میکرد که بچه داره میاد😂 خلاصه تا ساعت ۹ و نیم هر طور بود تحمل کردم و دوش آبگرم گرفتم دیدم دردام بیشتر شد واقعا نمیتونستم تحمل کنم رفتیم بیمارستان معاینه کردن گفتن دهانه رحمت ۴ سانته ۶۰ درصد نرمی ، گفتن معاینت خیلی خوبه بستری میشی امروز زایمان میکنی ، ادامه رو تو کامنت ها میزارم
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان پوریا💙😍 مامان پوریا💙😍 ۱ ماهگی
پارت اول، تجربه زایمان
سلام مامانا خوبین،خب من دوروز میشه که زایمان کردم گفتم بیام تجربه زایمانمو برای به خصوص مامانای قمی تعریف کنم،
عرضم به حضورتون که سی هشت هفته سه روز بودم رفتم معاینه ساده گفتن دو سانتی بعدگف تحریکی هم میکنم یکم تحمل کن چون دوسانت عالیه تو هفته تو گفتم اوکی،شدم دوسانت نیم،من معابنه تحریکی برام خیلی درد اور بود ،بعد اومدم خونه نه ترشح خونی داشتم نه خونریزی داشتم نه درد داشتم،ماماهمراهم گفت پیاده روی کن ورزش کن بیشتر بازشی،خلاصه،البته من از سی پنج هفته ورزش داشتم مه قبل معابنه تحریکی دوسانت بودم،ورزشامو بیشتر کردم پیاده رویمو بیشتر تررررر
شدم سی هشت هفته چهار روز،درد داشتم ولی منظم نبود رفتم شهدا نوار قلب گرفتن گفتن درد داری،ولی تو معاینه همون دو سانت نیم بودم 😐 به رضایت خودم اومدم بیرون چون نمیخواستم اونجا زایمان کنم،
فردا صبحش که جمعه باشه ......
پارت بعدی🥲🥲🥲
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان شایان کوچولو مامان شایان کوچولو ۵ ماهگی
من امروز رفتم دکتر و معاینه تحریکی برام انجام داد گفت پیاده روی و دوش اّ گرمم رو بیشتر کنم تا دردم شروع بشه
نزدیک ۲ ساعت پیاده روی کردم و کلی اسکات زدم زیر دوش و ماساژ کمر انجام دادم اما خبری لز درد نیست چرا
لکه های خونم ازم میاد یکم که گفت طبیعیه بخاطر معاینه تحریکی
کسی اینجور بوده ؟چقدر بعد معاینه زایمان کرده ؟
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آرتا 💙👣 مامان آرتا 💙👣 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی:

سلام مامانا خوبید؟ بعد چند روز وقت کردم بیام و تجربه ام و از زایمانم باهاتون به اشتراک بذارم....

اونایی که این چند وقت اخیر من و دنبال کرده باشن می‌دونم با غرغرهام چقدر سرشون و درد آوردم 🤣🤣🤣 از ۳۵ هفته کلافگی من شروع شد و فقط دلم میخواست زودتر زایمان کنم... از پیادروی روزی ۲ ساعت تا ۴ بار بالا و پایین کردن پله های عابر پیاده... حالا نمیدونم چقدر تاثیر گذاشت
از ۳۷ هفته هم شیاف گل مغربی گذاشتم و روزی یک ساعت دوش آب گرم میگرفتم و زیر دوش اسکات میزدم. تا اول ۳۸ هفته رفتم معاینه لگن و دکتر گفت ۲ سانت راحت بازی... دیگه بعد اون جر دادن خودم برای بیشتر باز شدن شروع شد🤣 خلاصه همه کارهایی که مامانا اینجا میگفتن و انجام میدادم غیر رابطه که همسرم پا نمیداد
روز شنبه ظهرش قصد کردم یه پیادروی خیلی مفید داشته باشم و بعدش برم بیمارستان یه معاینه بشم که بیشتر باز شده یا نه... ساعت ۲ رفتم پارک کوهسنگی و پله های کوه و تا آخر رفتم بالا و اومدم پایین حدودا ۷۰۰ پله شد یه پیادروی هم تو همون پارک کردم و ساعت ۵ رفتم بیمارستان ۱۷ شهریور که نزدیک پارک بود...
ماما پرسید برای چی اومدی گفتم ترشحاتم ژله ای بود الان شده آبکی ( این و یکی از مامانا بهم گفت بگم که باعث میشه بستریم کنن😅) خلاصه گفت بخواب معاینه کنم. گفتم معاینه تحریکی بکن اگه میشه گفت چند هفته ای گفتم ۳۸ و ۵ روز... دیگه نمیدونم تحریکی کرد یا نه ولی معاینه اش درد آنچنانی نداشت مثل همون معاینه لگن قابل تحمل بود گفت خوبه ۳ سانتی.
گفتم نگه نمیدارید؟ گفت نه باید ۴ سانت بشی ولی نزدیکی

ادامه تاپینگ بعدی
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۲ ماهگی
مامان های گل سلام ..
شکر خدا منم زایمان کردم ..
خواستم بگم من بعد از شروع شدن دردهام ، تخم‌شوید و به کم زعفرون دم‌کردم و خوردم چون همین جا خونده بودم که باعث نرم شدن دهانه ی رحم‌ میشه 🥲
حالا اینکه چقد موثر بوده رو نمیدونم ولی برای من کاری کرد که انقباض های وحشتناکی رو تجربه کردم که کادر بلوک زایمان گفتن بگو چه دمنوشی خوردی..این حد از انقباض غیر طبیعیه
اینم بگم هرچی انقباض بیشتر، درد بی نهایت بیشتر 😓
خلاصه بگم که اینقد درد بود که به ملت امپول‌ فشار میزنن که دردهاشون شروع بشه، به من باید مورفین میزدن که انقباض هام کم بشه ..
بعدش هم یه ماما گفت تخم‌شوید فقط انقباض ها رو زیاد می‌کنه و ربطی به نرم شدن دهانه ی رحم‌ نداره..یعنی شما به شدت انقباض داری ولی دهانه ی رحم‌ بسته است و فایده ای نداره
خلاصه بگم، ورزش کنید ..ورزش برای سلامتی خوبه 😅
استفاده از داروهای گیاهی و دمنوش ها رو هم به خودتون میسپارم
🌱ولی دقت کنید که تجربه ی افراد از استفاده از اونا با توجه به فیزیک بدن متفاوته
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان سِدعلی مامان سِدعلی ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین:
پارت ۱
من ۲۹ تیر توی بیمارستان نیکان سپید زایمان کردم. بارداری بی خطری داشتم و هیچ مشکلی نبود فقط معمولا عفونت داشتم. توی هفته ۳۲ بارداری، مسمومیت غذایی گرفتم و همون شب هم درد انقباض گرفتم که با یه شب بستری شدن اوکی شد. اما دکترم گفت پسرت رشدش بیشتر از سنشه و ممکنه زودتر به دنیا بیاد آمادگی شو داشته باش. جمعه که من زایمان کردم به حساب سونوی آخری که توی بیمارستان گرفتن ۳۶ هفته و ۴ روز بودم. صبح جمعه دو سه باری که رفتم دستشویی ترشح خونی داشتم. زنگ زدم دکترم گفت برو بیمارستان که معاینه و ان اس تی بکنن. رفتم بیمارستان، ان اس تی برام هر یک ربع انقباض نشون میداد اما دردی نداشتم….