۷ پاسخ

عزیزم من حملات پنیک دارم ۳ هفته است پسرم بغل باباش تا صبح تو حیاط بیمارستان بودن تا من برن سرم و آمپول بزنم و یکم بهتر شم تو کل روزن داره میگه مامان مامان حتی تو آشپزخونه هم صدام میکنه

چنین بچه ای ارزومه. برعکس من خودم بهش وابستم هرجا بره میگم منم ببر😄 یه ساعت بدون پسرم نمیتونم باباشم ببرتش بیرون زنگ رو زنگ که بیارش خونه. اما بچم هرکه بگه بیا تا بریم میره فوری دوس داره همش بره بیرون

من‌

هرجا میره میگه مامانم بیاد ولی با خواهرام یا خواهرزاده هام اگه بره حالا مغازه ببرن نزدیکه میره
اما بره خونشون بعد چند دقیقه دادشون درمیاد میگن بیا خاطره گریه میکنه تو رو میخواد

پسرم بله
جدیدا با باباش و دایی هاش و مامان و بابام تا مغازه و سوپری میره

جایی مثلا کجا

🤚🤚🤚

سوال های مرتبط