۱۷ پاسخ

بخدا من حاضرم تماام این سختیا و بیخوابیارو به جون بخرم ولی بچم صحیح و سالم بدنیا بیاد

ولی من اگ دنیا جمع بشه حاضر نیستم برگردم ب بارداری

والا ما ک شیرینییی از حاملگی ندیدیم ازروز اول ن خاب دارم ن خوراک پدرم دراومده از دردای جور واجور هرروز دکترم بعد زایمانم همینه چ فرقی داره کلا مادرشدن خیلی سخته چ بارداری چ بعدش

عزیزم واقعا ماه اول خیلی سخته اگه میتونی کمک بگیر ک راحت تر بگذره ولی وقتی میگذره بچه یکم جون میگیره آدم شیرینیشو میبینه

من نزدیک یه ماهه از درد و تب دارم می میرم. تازه فهمیدیم تو اتاق عمل عفونت دادن بهم کل لگنم درگیره

آخ گفتی داغونم بخدا حاملگی عشق حال بود درسته الان شیرینه ولی بشدت سخته روز به روز سخت تر میشه

درسته سخته ولی تا 5 6 ماه این وضعیت کم کم بهتر میشه تازه شیرین میشه

سلام عزیزم وقتی قبول کردیم یکی رو به این دنیا دعوت کنیم یعنی شب بیداری ها و گریه و گریه و کم خوابی و به خودمون نرسیدن هارو پذیرفتیم
هیچ بچه ای قرار نیست تو افسردگی و نارضایتی های ما رشد کنه
اگه الان حال رومی‌تون خوب باشه آینده ۴۰سال خودتونم درست کردین
به چیز های خوبش فکر کنید به اینکه یکی با ترکیب شما همسرتون ثمره اون علاقه رو هر روز میبینیم و بو میکنید

کاش من این جوجو رو سالم بدنیا بیارم و از این استراحت مطلق بیام بیرون اون روزا برام عسله عسل .... البته تو اولی بخاطر کولیک و نفخ و این مشکلا یکم اذیت شدم دیابتی هم هستم گاهی اوقات انقدر یادم میرفت چیزی بخورم که یهو لرز میگرفتم میدیدم قندم رو چهل هست ولی تو این یکی بیشتر حواسم به خودم میمونه مطمئنم

سختیش همین یکی دوماه اوله عزیزم.بعدش به همه چیز عادت میکنی برات مث روزمرگی میشه.فقط مراقب افسردگیت باش ک اگه بمونه سالها باهاته و واقعا عذایت میده.

وما خسته ترینیم 🖤

کم کم همه چی مثل قبل میشه باید زمان بگذره

چقدر تو منی!!! منم ۵۰ روزه شاید ۱۱ بار دکتر رفتم دکترای مختلف چون نه من تجربه دارم نه مادرم

دقیقا بارداري خيلی راحت

الهی بگردم😢ایشالا که سختیاش زودتر بگذره و آرامش داشته باشی خواهر❤️خدا بهت قوت بده

آخ آخ از بی خوابی نگو که داغونمممم
فکر نمیکردم سختیاش تازه بعد زایمان شروع بشه به معنای واقعی هلاکم هلاااااک

😢😢دلم گرفت

سوال های مرتبط

مامان دلژین 💖 مامان دلژین 💖 ۱ ماهگی
خانما من از زایمانم یک روزه نيمه میگذره هنوزم نخابیدم همین که چشامو میبندم یادم میفته چیا بهم گذشته و باورم نمیشه که خودم بودم از پسش بر اومدم بخاطر زایمانم ک ۲۴ ساعت بعد پاره شدن کیسه آب شد باید دو روز بینارستان بمونم فردا ۲ روز تموم میشه نمیدونم برم خونه بتونم بخابم یا ن همش صدای جیغ و صدای نوار قلب و صدای گوشی و صدای پرستارا تو گوشمه تازه رفتم جلو آیینه سرویس گفتم اره من خودم از پسش بر اومدم اما واقعا هنوز حال جسمی و روحی خوب نیستم اما با دیدن دخترم واقعا فقط خدارشکر میکنم باور نمیکردم ببینمش فک میکردم میمیرم بچمو نمیبینم میام گهواره میبینم سوال در مورد زایمان میکنن حالم بد میشه تا یکم حال روحیم بهتر بشه میام یکم از تجربه های خوب رو ک واقعا کمکم کردن رو بهتون میگم اما شرایط همه مث هم نیس اما میدونم به‌ همه یجور میگذره آخراش ..گهواره الان ۳۸ هفته و ۴ روز زده اما من دو روزه زایمان کردم الان تنظیم میکنم الهی همه بسلامتی بغل بگیرید نی نی هاتون رو واقعا دقت کنید تو زایمان ک واقعا سخته