۶ پاسخ

عزیزم اینجا یه عالمه آدم از همه جا و همه قومیتی هست
وقتی پست میذاری باید انتظار همه جور کامنتی داشته باشی چ مثبت چ‌منفی
درسته هممون مادریم ولی نظرا و عقایداهم متفاوته،
همه مثه هم نیستن
حتی ممکنه توهین بشنوی چون خیلیا اینجورین پس نباید ناراحت بشی

اره ، اینجا نفرو میشناسم تویه دوستامه اسمش سلاله هست طفلک قبلن مانتویی بوده الان چادری شده هر وقت راجع به شوهرش چیزی میگه که مثلن دعوامون شده فوری بهش میگن حقته چرا تغییر کردی مام جای شوهرت بودیم همینکارو میکردیم 😑😑😑😑 دلم میخواد بزنم له شون کنم

اهمیت نده همون چندنفرم همدلی کنن خوبه

اینجا از دنیای واقعی بیشتر زخم و نیشت میزنن و بیشتر عقدهاشونو سرت خالی میکنن من تاپینگ گذاشتم میخوام با پسرم برم کربلا چیا براش بردارم وای نگم برات یسریا اومدن چیا بم میگفتن اصلا مغزت هنگ میکرد بخدا میخوندیشون بم گفتن چقدر بی رحمی شعور نداری مادر نیستی آدم نیستی بچرو میبری کربلا که چی بشه اصلا یه چیزایی گفتن که انقد دلم شکست بااینکه نمیشناختمشون فقط واگذارشون کردم بخدا گفتم خدایا خودت جواب اینارو بده . واقعا یسریا انقد بدن که وقتی یه سوال میپرسی هزار جور بهت توهین میکنن که فقط خودشونو خالی کنن

همه جور آدم تو گهواره هست‌
من بعضی وقتا جواب بعضی خانوما رو میخونم میمونم چطور اینقد سطحی و بی ملاحظه جواب میدن گاهی میگم ی چیزی بهشون بگم باز فک میکنم والا شعورشون همونه و از طرز جواب دادنشون مشخصه دیگه منم بیام ی چیزی بگم براشون تاثیری نداری

والله میایم اینجا درد دل کنیم راجب زندگی بچه شوهر خانواده ها بعضیا فکر میکنن علامه دهرن میان چرت پرت بارت میکنن

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
خانما مدت هاست که با پسرم یه مشکلی پیدا کردم نمی‌دونم شما هم بچه هاتون اینجوری هستن یا نه ، مثلا تو فریزر چند تا بستنی داشتیم یه مدلشو پسرم اصلا دوست نداره شوهرم از اون مدل دوتا خریده بود یکی برای خودش یکی برای من ، اومد تو اتاق گفت برای پسرمون یه بستنی که دوست داره بهش دادم بخوره خودمم اون مدلی که دوست داریم خوردم تو هم برو بخور ، من گفتم باشه رفتم بخورم پسرم تا تو دست من دید گفت منم این مدلی می‌خوام گفتم عزیزم تو که از اینا نمیخوردی گفت نه می‌خوام بخورم منم بهش دادم بستنی خودشم نصفه نیمه گذاشت کنار ، یا مثلا یه میوه هوس میکنم میگم پسرم تو هم میخوری میگه نه وقتی من برای خودم میارم میاد میوه منو برمیداره، یا مثلا هر روز عصر بهش یه لیوان شیر میدم که تازه با کلی اصرار میخوره علاقه نداره ولی چون براش مفیده با هر ترفندی که شده بهش میدم ، حالا اگر من برای خودم یه لیوان شیر بریزم میگه نخور الان تمام میشه میگم خوب تمام بشه دوباره میخریم میگه نه نخور ، جالب اینجاست که فقط هم در مورد من اینطوریه کاری به باباش نداره، چند روز پیش دلم هوس گیلاس کردم دیگه آخراش بود، برای پسرم ریختم تو بشقاب بهش دادم برای خودمم جدا ریختم تو بشقاب رفتم بشینم بخورم ، میگه مامان نخور تمام میشه میگم خوب تمام بشه میوه و خوراکی برای خوردنه دوباره میخریم ، حالا هیچ وقت هم شوهرم یا پدرم یا پدر شوهرم اصلا خسیس نیستن که بگم یاد گرفته نمی‌دونم این چرا اینقدر خسیسه ، بخدا هر خوراکی که تو خونمون میخواد تموم بشه تا قبل از این که تمام بشه میخریم میزاریم شاید الان شما بگید خوب بچست بزار بخوره ، نوش جونش بخوره اما قرار نیست من همیشه از حق طبیعی خودم بگذرم و بیشترم برای آیندش نگرانم که نکنه ای خصلت تو وجودش بمونه