۷ پاسخ

من هر دو تا سه ماه لباسهای خودمو دخترمو میدم می‌ره
لباس هرچقدر کمتر شیک پوش تر

منم همین کارو میکنم هر سال لباس و کفش و کیف رد میکنم بره فقط چنتا لباس یادگاری نگه داشتم 😆

کجا میدین بره؟

آفرین لایک داری عزیزم

نگفتین کجا رد میکنین بره! من یبار کامل تمیزشون کردم بهزیستی دادم . الانم باید چنتا رو رد کنم

من بشدت اینجوریم.هر هفته اینکار و انجام میدم ی لباس و بیشتر از ۲بار تنم نمیکنم حساسم

من خونه تکونیا میدم لباسارو بهزیستی

سوال های مرتبط

مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
پنج تا جاری دارم، چندسال پیش که باردار بودم چهارتاشون حتی یک بارم در مورد جنسیت بچه چیزی نپرسیدن مادرشوهرمم میگفت بچه سالم باشه جنسیت مهم نیست، فقط یکی از جاری هام که خودش دوتا دختر داره خیلی پیگیر بود یادمه هشت هفته بودم رفتم سونوی قلب بهم گفت جنسیتشو بهت نگفت؟ آخه کدوم سونو تو هشت هفتگی جنسیت بچه رو تشخیص میده بعد سونو انتی رفتم همون موقع پسر عموی جاریم فوت شده بود درگیر مراسمش و عزادار بودن، تو اون موقعیت هم یادش بود پیام داد جنسیت مشخص شد گفتم آره دختره بعد از اون دیگه پیام دادنش کم شد انگار خیالش راحت شده باشه که پسر نیست
الانم باردارم به کسی نگفته بودیم تا چند روز پیش که سونو انومالی دادم به مادرشوهرم گفتیم و بقیه هم فهمیدن، چند دقیقه بعد همین جاریم پیام داد دخترم پیگیره میگه بپرس جنسیت چیه😑 گفتم دختره دیگه پیام نداد همین جاریم منو حساس کرده میگم کاش پسر بود، هرچی میخوام بهش فکر نکنم نمیشه، یادم میاد ناراحت میشم، چیکار کنم از ذهنم بره😓
مامان نیایش و تودلی😍 مامان نیایش و تودلی😍 ۴ سالگی
سلام مامانا..منودیروز دخترم رو بردم کلینیک دندونپزشکی...با بیهوشی دندوناشو درست کردن و پوسیده ها رو کشیدن..
یکی از مادرای عزیز خواسته بودن بعدش تجربه مو بگم..
چیزی که من تجربه کردم این بود که در یک آن با یه آمپول بچه درجا بیهوش میشه..بعدش میره اتاق عمل..خیلی برام سخت گذشت..۲ ساعت بعد زنگ زدن بهم که کارش تموم شده رفته ریکاوری..پیجتون که کردن بیاین پیشش...بلاخره اون لحظه رسید..همین که رفتم طبقه ریکاوری..آوردنش...بدترین لحظه دنیا بود برام...بچم دهنش پرخون بود چون ۴ تا کشیده بودن..به خاطر بیهوشی نمیتونست چشماشو باز کنه..ناله می‌کرد.. لباش ورم کرده بود...وقتی نزدیکش شدم..از بوی تنم منو شناخت😭😭😭😭 حتی نمیتونست حرف بزنه با ناله مبهم میگفت مامان..میخواست بغلش کنم...خلاصه نشستیم کمی آبمیوه بهش دادیم..گفتن باید ببینیم بلعش مشکل نداشته باشه..بعدش مرخص شدیم..تا خونه یه ساعتی تو مسیر بودیم که تو بغلم خوابش برد..وقتی رسیدیم خونه حالش بهتر شد..یه لیوان آب میوه بهش دادم..چشماشو با ز کرد..رفته رفته بهتر شد..داروهایی که دکتر گفته بود تهیه کردم بهش دادم..مسکن وچک خشک کن...بعدش بستنی بهش دادم واسه خونریزیش..الان خدا روشکر خیلی بهتره...البته بودن بچه هایی که کار دندونشون کم بود و حالشون خیلی بهتر از بچه من بود..دختر من ۹ تا دندون درست کرده بود و ۴ تا کشیده بود...
خلاصه بخیر شد..ممنونم از همه مامانای گلی که برامون دعا کردن..ان شاءالله خیر بچه هاتون رو ببینید...
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
راستی مامانا الان صحبت تب بالا و این حرفا بود با یه مامانی خواستم بهتون بگم زمانی که ماهلین آی سی یو بود یه بار تب ۴۰ درجه داشت اکثرا زیر ۴۰ بود چون تحت نظر بود و دائم دارو میزدن کم میشد بالا بره به هیچ وجه نمیذاشتن لباس تن ماهلین کنم لخت بود همش با یه مای بی بی !!
و نهایتا یه ملافه ی نازک که اونم خودم می ترسیدم می انداختم روش بهم گفتن موقع تب بالا اصلا لباس تن نکنید وقتی بچه خوابه تو بیداری هم یه شورت و زیر پوش همین بعد همون یه باری که تبش ۴۰ درجه بود تازه دارو زده بودن بهم گفتن تن شویه کن ولی پاشویه اصلا حالا تن شویه چه جوری بود گفتن یه دستمال نمدار ولرم روی ران پاش بزار یکی زیر بغلش یکی هم زیر گردنش منم اون موقع دستمال که دمه دستم نبود رفتم ازشون چند تا باند یا همون گاز استریل گرفتم نم زدم همون ۳ نقطه گذاشتم پرستارا اونجا بهم گفتن روش درستش همینه پاشویه به هیچ وجه نکنید چون به یک باره تب بچه رو پایین میاره و تشنج می کنه من خودمم نمی دونستم اونجا یاد گرفتم خواستم با شما هم در میون بزارم چون الان دائم میبینم تو گهواره مامانا دارن تاپیو میزارن
اینقدرم از تب بالا وحشت دارم که حد و حساب نداره😬😬😬