۱۳ پاسخ

ی بار حالش بگیر پیام داد بگو رفتم این بار سونو. گفت پسر انگار. دوباره باید برم سونو. بزار. این چند ماه تو خماری و حرص بمونه. بگو. بچه درست و حسابی نمیچرخه. ک دیده بشه هر دفعه ی چیز میگن. بزار تو آتیش خماری بمونه

دودفعه جواب پیامشو نده چیزی هم گفت بگو. وقت ندارم. جواب گوشی بدم سلامتی دخترم برام مهم تره میگن اشعه آدمای فضول روش اثر منفی میزاره،😂

عزیزم با شوهرت بد نشو...اون بیچاره چه گناهی داره که پاسوز یه مشت حرف خاله زنکی شده..هیچ وقت سر این مسائل پیش پا افتاده ؛راس زندگیت رو هدف نکن...میدونی شاید همون جاری از بحث تو و شوهرت خوشحال بشه...هیچ وقت خودتو دشمن شاد نکن...
تو باید همون موقع کا پیام میده جنسیت بپرسه جواب میدادی شکر خدا سالم بود عزیزم.ممنون که جویای حالمی...تا یکم خجالت بکشه با خودش بگه اول باید سلامتی جنینش رو می‌پرسیدم نه جنسیت... و اصلا جنسیت رو لو نمیدادی تا یکم تو کف بمونه حالش جا بیاد دیگه انقدر پیگیر نباشع..
خودتم نتونستی درست جوابشو بدی..واسه همین راحته هر وقت خواست هر چی رو میپرسه

شاید دوست داره بدونه کنجکاوه
نمیشه گفت هرچی می‌پرسه جنسیت چیه حسود باشه

عزیزم چون دیده همه جاریا پسر دارن واون نداره روش شماهم حساس شده حالا ک خیالش راحت شده شماهم جفت بچهاتون دخترن دگ اروم شده ازین ببد زبونش درازه
جوابشم نده بگو گوشیمو اپدیت کردم نمیدونم چرا پیاما واسم نمیاد اگ گله کرد دگ هم محل نده همیشه هم خودتو بزن ب بیحالی ک محلش نزاری

سلام جانم
عزیزم هیچ وقت واسه همچین آدمی ، با همسرت بحث نکن ، مطمئن باش با بحث و دعوای شما اون حسابی خوشحال میشه
اصلا برات مهم نباشه ، من اینقد پسر دوس دیدم ک حالم از پسر بهم میخوره و همش میگم خدایا ناشکری نمیکنم ولی هزاران هزار بار شکرت ک بهم دختر دادی ، اینقدم خانواده همسرم و خودم دوسش دارن دخترمو ک خودشون میگن ما نمیدونیم چرا این فسقلی اینقد عزیزه
حسودم زیاده ولی عین خیالمم نیست 😁 هی میگن فلانی اینو گفت اونو گفت به پشم ببعی ها هم نمیگیرم 😅والا

واقعا به خاطر جاری با شوهرت دعوا می‌کنی شمارش بزار تو بلاک لیست

بنظرم اگه دلش میخواست پسر نباشه لزومی نداشت الان دیگه حالت رو بپرسه. شما بارداری حساسی حق داری ولی فکر بد نکن

جای شما بودم جنسیت بچه رو برعکس بهش میگفتم تا آخر بارداری هم نمیزاشتم بفهمه.اصلا اصلا پیاماشو جواب نده چند بار که پیام بده جوابی نگیره دیگه پیام نمیده یا کلا مسدودش کن.

جواب پیامش کلا نده بگو متوجه نشدم اینجوری خودش میفهمه

بچه اولته ؟؟؟ من ب فامیلای شوهر اصلا رو نمیدم

مهم سلامتی به اون چه ربطی داره بچه پوریا دختر مهم سلامتی توهم چنان محکم پیامشو جوابشو بده که دیکه اون باشه نپرسه

بزارش لیست سیاه🤣

سوال های مرتبط

مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
پنج تا جاری دارم، چندسال پیش که باردار بودم چهارتاشون حتی یک بارم در مورد جنسیت بچه چیزی نپرسیدن مادرشوهرمم میگفت بچه سالم باشه جنسیت مهم نیست، فقط یکی از جاری هام که خودش دوتا دختر داره خیلی پیگیر بود یادمه هشت هفته بودم رفتم سونوی قلب بهم گفت جنسیتشو بهت نگفت؟ آخه کدوم سونو تو هشت هفتگی جنسیت بچه رو تشخیص میده بعد سونو انتی رفتم همون موقع پسر عموی جاریم فوت شده بود درگیر مراسمش و عزادار بودن، تو اون موقعیت هم یادش بود پیام داد جنسیت مشخص شد گفتم آره دختره بعد از اون دیگه پیام دادنش کم شد انگار خیالش راحت شده باشه که پسر نیست
الانم باردارم به کسی نگفته بودیم تا چند روز پیش که سونو انومالی دادم به مادرشوهرم گفتیم و بقیه هم فهمیدن، چند دقیقه بعد همین جاریم پیام داد دخترم پیگیره میگه بپرس جنسیت چیه😑 گفتم دختره دیگه پیام نداد همین جاریم منو حساس کرده میگم کاش پسر بود، هرچی میخوام بهش فکر نکنم نمیشه، یادم میاد ناراحت میشم، چیکار کنم از ذهنم بره😓
مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
یه چیزی بگم فقط لطفاً سرزنش نکنید چون خودمم عذاب وجدان دارم
من از وقتی فهمیدم باردارم خدا رو التماس کردم بارداری راحتی باشه هم جسمی هم روحی، گفتم خدایا تو شهر غریب تنهام با یه بچه چهارساله، کمکم کن حالم خوب باشه، ولی دقیقا جسمی نابود شدم معده درد شدید تهوع که جون تو بدنم نبود، در حدی که گیره روسریم به گلوم میخورد تهوع می‌گرفتم، دخترمو می‌بردم دستشویی هزاریار محتویات معدم میومد تو گلوم و برمیگشت... از نظر روحی هم افسردگی شدید گرفتم آدم افسرده دنبال بهونس که بشینه بخاطرش گریه کنه، اوایل زار میزدم که چرا من تنهام، چرا کسیو ندارم کمکم کنه
خدا رو از همون اول التماس کردم بارداری راحتی باشه ولی از بارداری اولم هزاران هزار برابر سختتره
دلم میخواست بچه دومم پسر باشه چون یه دختر دارم به خدا گفتم خدایا اگه صلاحه پسر باشه که بهونه ندم دست افسردگیم ولی اگه صلاح نیست هم کمکم کن حال روحیم بدتر از این نشه
سونو رفتم گفت دختره و همین بهونه بزرگتری شد برای شدت گرفتن افسردگیم، خوشحالم دخترم خواهر داره ولی باز یه فکر مضخرف میاد تو ذهنم که ولی من پسر میخواستم، می‌دونم اثرات افسردگیه
من آدم خوبی نیستم ولی تقریباً مذهبی بودم حجابم نماز روزه و...
چند روزه انگار با خدا لج کردم نمازمو کنار گذاشتم میگم خدا که نه کمکم کرد حالم تو بارداری خوب باشه تو شهر غریب نه صلاح دونست پسر بده و کلا انگار صدامو نمیشنوه چرا نماز بخونم
می‌دونم فکرم اشتباهه می‌دونم نماز خوندن داد و ستد نیست که بگم چون خواستمو ندادی منم نماز نمیخونم، خودمم عذاب وجدان دارم ولی...
نمی‌دونم چیکار کنم از این حال دربیام، از خودم بدم میاد
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
یه دکتر داریم‌تو محلمون آشنای مادرشوهرم ایناس یهو مادرشوهرم زنگ زد گفت خودت برو شرح حال دلوین رو به این دکتر بگو شاید کمکت کنه هیچی دیگه منم رفتم همه رو کامل توضیح دادم به دکترش گفتم چند مدل شربت گیاهی گرفتم هرچی میدم خوب نمیشه هیچ علائم دیگه ای هم نداره اصلا اصلا گفت اگه سرفه هاش خشک باشه و با هیچ کدوم این داروها خوب نشده به احتمال ۹۰ درصد حساسیت داره ریه اش حساس شده هیجی کتوتیفن داد گفت تا ۳ روز بهش بده اگه خو ب نشد و باز سرفه کرد نیاز به اسپری داره بعد بیاد تا هم خودشو چک کنم هم اسپری بدم بعدشرفتم دنبال بچه ها مربی مهدشون اومده میگه وضعیت این دلوین خیلی بده خیلی سرفه می کنه الکی میگه آبریزشم داره 😐😐🙁گفتم کجا آبریزش داره اصلا اینجوری نیست میگه آره این مریضه و نیارشو الکی میگه ماهلینم مریضه گفتم به خدا نیست چرا عیب میزاری رو بچه 🥺🥺 هیچی دیگه با چشم گریون رفتم به مدیرشون گفتم مدیرشون خیلی بهتر از خوده خاله مهده گفتم به خدا بچه آلرژی داره مزیض نیست خودتون که می دونید سرفه زمان می بره تا خوب بشه گفت اون که آره یهو میبینی حالا حالاها دستت بنده بعد رفت به مربی مهد گفت چرا گیر به بچه میدی مامانش اومده میگه آلرژی داره مردم که دروغ نمیگن گفت به خدا کشته مارو سیستم ایمنی بدنش ضعیفه همش جوش خودشو می زنه از طرفی دختر خواهرمم همین مشکل رو داره میگه ماسک که می زنم می خوام خفه بشم اون اسپری می زنه و دارو می خوره خواهرم داشت پی گفت ماسک بدترش می کنه برا همین اونجا از صبح تا ظهر ماسک داره بچه بدتر میشه حالا مونوم با این خاله ی مهدشون چیکار کنم بیش از حد و حساب حساسه دیوونم کرده 😥😥😥آخه من خودم عقام کمه مگه بچه مریض باشه بفرستم مهد😫