۹ پاسخ

عزیزم شاید مشکلی داره مثل کم خونی-یبوست-انگل یا عفونت ادراری یه آزمایش ببرش

عزیزم پسر منم یه بار اینجوری شد من فقط کارم گریه بود حتی چیزایی ک دویت داشت و همیشه میخورد هم دیگ نمیخورد
با مساوره از یه دکتر تغذیه براش شربت اشتهاآور انار باریچ گرفتم دوسی سی با سرنگ ریختم تو دهنش
نیم ساعت بعدش براش سیم زمینی دریت کردم خورد
چندبار این شربتو بهش دادم یه کم ک بهتر شد دیگ ندادم شروع کردم مولتی و اهن دادم چون فهمیدم کم خونه ک بی اشتها میشه
شربت انار باریچ گیاهیه و ترکیب انار و عسل و نعنا هست عاالیه
امتحانش کن بعد ک دادیش چیزای ک دوست داره شروع کن اول بده نیازی نییت همون اول غذا بخوره مثلا براش پفیلا ورست کن ژله درست کن بعد فرداش غذا بهش بده

دخترمنم یه مدت اینطوری شده بود هیییچی نمی‌خورد دیگه داشتم دیوونه میشدم...دکترش داروی رفلاکس داد بهش صبحا ناشتا بخوره خداروشکر الان یکماهه کامل غذاشو میخوره دیگه

چیزایی ک دوسداره بده بخوره. سیب زمینی سرخ کرده ماکارونی پیتزا پیراشکی تخم مرغ اینارو دوسنداره؟شیر موز بستنی پف فیل مغریجات میوه هیچی نمیخوره ینی ؟غیر ممکمه

میان وعده هم نمیخوره؟
مثلا شیر آبمیوه بیسکوییت

عزیزم بچه منم همینه.امروزاز۸صبح ک بیدارشده، تاالان لب به هیچی نزده.کلی هم بیرون بردمش ولی نمیخوره
رستورانم بردم،نمیخوره
من ی روزی قطعا ازنخوردنش یاسرطان میگیرم یاایست قلبی

عزیزم خدا صبرت بده یعنی چی که بچه تاحدی غذا نمیخوره که بیهوش میشه😧
دکتر چی گفته؟

شربت اشتها آور وزینک بده

شربت آهن بگیربهش بده

سوال های مرتبط

مامان مامان نخودی ها مامان مامان نخودی ها ۳ سالگی
سلام مامانی ها میشه منو راهنمایی کتید از دستم عصبامی بشید هم نارحت نمیشم فقط بگید جای من باشید چیکار میکنید میخوام درمورد سامی باهاتون حرف بزنم اگه اجازه بدید
سامی بچه ناآروم بیقرار و تو ۱ سال و ۸ ماه شبی ۱۸ بار از خواب بیدارمیشد از اول روز ۴ ماهگی شیرنخورد و مدام یه استکان و ی قطره چکون دستم بود شیرمو میدوشیدم
غذا که شروع شد نمیهورد فقط با گوشی سرگرم میشد هپیشه هدا تلویزیون روشن رو آهنگ بود اونم نگاه میکرد خلاصه بگن فقط گریه میکرد
از وقتی تونست راه بره همیشه دریخچال و کابینت و پنجره و در تند تند میکوبه تا الان که ۲ سال و ۱۱ ماه و ۱۹ روزشه
هپش کوچه و خیابان فرار میکنه بدو بدو انگار نه انگار با ماهست
همش روپاش هست میاد و میره نمیشینه هیچی نمیخوره وقتی نزدیکشیم یه نیگونی میگیره که نگید جاش سیاه میشه یا مارو هول میده وسیله پرت میکنه میزنه صورتمون از اول من و باباش بی توجه بودیم بعدش بامهربونی ولی اصلا حالیش نیست الانا همسرم خیلی مهربون و آروم تره ولی منم میزنمش که بفهمه شاید باورتون نشه از ۱ سال و ۵ ماهش من تحمل کردم بهتر بشه هیچ حتی من و همسرم ی ثانیه هوش نداریم نمیتونیم ی چای بخوریم دوتا مهد بردیم حوابمون کردن میگن این فقط درو دیوار و پنجره و در و ..میکوبه برقخاموش روشن میکنه
حتی نمیتونیم ی چای بخوریم از دستش
منو خواهرانه راهنمایی کنید به خدا محبت سرش نمیشه حرف میزنیم باهاش من و پدرشم روامی کرده فامیل هامون جوابمون کردن حتی خونه باب