یک ماهه درگیر این بچم دو هفته که ویروس گرفته بود شبا تا صبح تبشو چک میکردم الانم که ۶ روزه اسهاله شبا وقتی میخوابه تمام سعیمو میکنم خونه رو تمیز کنم وقتیم که کارم تموم میشه پسرم بیدار میشه بی قراری میکنه تا صبح باباشم که میاد خونه میره تو اتاق میخوابه تا صبح الان تو بدترین حالت روحی ممکنم و روزی چند بار که آیهان نبینه گریه میکنم بعد فرض کنین با این حالم شوعرم امروز بهم میگه قیافتو تو آینه دیدی ؟ یکم به خودت برس بخدا دارم آرزوی مرگ میکنم خدا کنه این آخرین تاپیکم باشه که براتون میذارم و دیگه فردارو نبینم خسته شدم چقدر یه مرد میتونه بیرحم باشه از صبح که بیدار میشه میره به دوستاش سر میزنه بعد میاد خونه من یه حرف میزنم میگه چرا غر میزنی یبار ننشست ببینه چی میگم کاش میشد طلاق بگیرم ولی دلم به حال بچم میسوزه دیگه هیچ حسی به همسرم ندارم 😭😭😭😭😭😭😭

عزیزم‌اینجوری نگو خدا طول عمر بهت بده واسه پسرت مادری کنی❤️
شوهره دیگ ببینی دلش از کجا پر بوده بتو گیر داده
سعی کن بیشتر باهاش صحبت کنی
فک کنم همه ما هایی ک بچه کوچیک داریم از اینجور مشکلا داریم
از صب تا شب کار خونه و بچه داری واقعا سخته دیگ ب خودمونم این برسیم این وسط

چند دونه عناب بذار خوب جوش بیاد بعد کمی از آبشون به بچه ت بده برا اسهال خوبه من برا بچه م امتحان کردم خوب بود...

حالم بهم میخوره از اینجور مردا منم یکیش ودارم

با همسرت حرف بزن یکبار بشینین دوتایی قشنگ صحبت کنین شاید درکت‌‌ کرد شما سعیتو بکن