مامانا من با مادرشوهرم اينا مسافرت بوديم من اونجا مريض شدم دكتر رفتم امپول زدم اينا ، بعد اينا فهميدن شوهرم حتي كفت بردمش بيمارستان، ولي خدا شاهده يك كلام احوال پرسي نكردن بگن خوبي! چيشدي!
بنظرتون من با همچين ادمايي چجور زندگي كنم!؟ چجور رفت امد كنم
نميشه حذفشون كنم.

از من به تو نصیحت ابدا زندگیتو نبر تو حاشیه که خیلی بد سوخت میدی.عادی باش اکه بخوای برعلیه خانواده ی همسرت گارد بگیری قطعا همسرتم ناراحت میشه وداستان بیخ پیدا میکنه ولج ولج بازی شروع میشه..بیتفاوت باشی شوهرتم متوجه میشه تو بی تقصیری..وزمانیکه باشوهرت صمیمی هستی با لحن مهربان بگو که من انتظار احوالپرسی داشتم ولی خب نکردن مهم نیست مهم برای من تو وزندگیمونه اینجوری متوجه میشه توام انتظار داشتی حالتو بپرسن اما سکوت کردی

اینجورچیزا که فقط واسه تو نیست عزیزم واسه اونام بلاخره یروز پیش میاد. صبوری کن اتفاقش پیش اومد مثل خودشون رفتار کن .. بهتم گفتن چرا نیومدی و حال نپرسیدی فقط بخند
سوزشش خیلی زیاده واسشون

من یک هفته بچم تو تب سوخت تنش همه دونه های قرمز ریخت بیرون نصف شب پاشویه کن ببردکتر
همه زنگ زدن حالشوپرسیدن تا زندایی های شوهرم
ولی مامانش اینا اصلاااا
ی زنگ نزدن ی سرنیومدن خونمون ک حال بپرسن
تازع دستور میداد بچرو بیارین ببینم
منم گفتم بیااااااا

دفعه بعدی که مریض شدن احوالشونونپرس
کاری نداره که

بچه ۴۰ روزم بیمارستان بستری بود ننه انترش با خاهرش نکردن زدنت بزنن بعد ک گفتمشون گفتن شارژ نداشتیم یا پول نداشتیم اسنپ بگیرم درصورتی ک وضعیت مالی شون خوبه زر میزنن ده بارم زدم تو سرشون هی میگن ما کوتاهی کردیم خخ میگمشون ک دیگه انتظار نداشته باشن از ما

عزیزم بی تفاوت باش میخواد بپرسه میخواد نپرسه شوهرت برات مهم باش مسافرت هم رفتی بگو بخند بزار بسوزن تو چرا خودتو ناراحت میکنی

ازمن نصیحت خوهرانه باخانواده شوهرهمش سرسنگین رفتارکن احترامتوبیشترنگهمیدارن من خودم قبلاخیلی باهاشون میگفتم میخندیدم اما دیدم دارن پرو میشن دیگه سرسنگین شدم باهاشون حتی شوهرم همون روزای اول زندگی بهم گفت سرسنگین باش زیادخودتوجلوه نشون نده خشک عادی احترام بیشترحفظ میشه نگو یه چی ازخانوادش مبگفت که اینوگفت اون موقع توجع نکردم به حرفش اماالان میگم حرف خوبی گفت خانوادشو میشناخت که پرو میشن الان درکل ازهمه لحاظ خشک و منطقی عادی رفتارکن باهاشون خیلی سرسنگین تره ادم

همشون لنگه همن. من با اینکه چن بار شوهرم گفته خانمم کمر درد داره انقد نیاین ی روز ناراحت میشن باز ده بار میان در روز. انگار میدونن من بدم میاد میان ک سکتم بدن خخخ. اصن راحت نیستم خونه خودم. دوست دارم با بچم فرار کنم نبینمشون اه

همشون همی گوهن واسه منم همینن اشغال ب تمام معنا بیمحل کن از هر چی بهتره

چرا حذفشون کن بهترین کاره