۲۲ پاسخ

بیمارستان گفتن باید نوار قلب بگیریم
نوار قلب و گرفتن گفتن که یکی از قل ها ضربان قلبش بالاس
باید معاینه بشی معاینم کردن گفتن سرکلاژت تحت فشاره
همین الان اورژانسی میفرستیمت اتاق عمل🥹همون لحظه یه سرم وصل کردن بهم 🥺ترس اصلی شروع شد
منی که از ترس داشتم بخودم میپیچیدم شوهرم خیلی خونسرد اومد تو به ماما گفت ما بریم خونه فردا میاییم😂ماما یه جیغی کشید سرش گفت خانومت داره میزاعه کجا میخوای بری😂بهم گفت هم میترسم هم خوابم میاد بگو ولش بیا بریم خونه صبح میاییم
و منی که دوست داشتم همون لحظه بترکم از حرص
بعد منو رو برانکارد گذاشتن بردن بلوک زایمان اونجا سوند گذاشتن
بعد رو ویلچر نشستم بردنم اتاق عمل ...جلو در اتاق عمل النگوهای نازنینمو ‌ دادن شوهرم برید....بعد رفتیم تو گفتن آزمایش نداره نمیتونیم قبول کنیم
بعد زنگ زدن پایین گفتن خطریه نگهش داریم بفرستین اتاق عمل
همینطور شد که رفتم تو دیدم همه دارن آماده میشن
با یه زجری نخ سرکلاژمو کشیدن منم فقط داد میزدم واقعا درد داشت
بعد یه آقایی که خیلی مهربون بود همسن بابام بود بیحسی کمرمو زد و از اول تا آخر بالا سرم بود و بهم میگفت نفس بکش چون من اصلا نمیتونستم نفس بکشم
وقتی بچه هامو در آوردن گفت اولی دخترت ساعت ۱:۲۰بدنیا اومد
پسرمم ۱:۲۱دقیقه🥹
بعد بهش گفتم میشه به شوهرم بگی بچه ها صحیح و سالمن گفت آره میگم رفت گفت و اومد😁بعد اونجا یه زنه بداخلاق بود گفت واقعا رفتی گفتی و اومدی گفت آره خوب منم یه پوز خند زدم😂
خلاصه ساعت ۱۱شب رفتم بیمارستان ساعت ۱:۲۱دقیقه کوچولوهام بدنیا اومدن🤩
انشالله همه ی اونایی که منتظرن دامنشون سبز بشه و مامان بشن
۳۶هفته و ۴روز بدنیا اومدن با وزن ۲۴۸۰و ۲۳۵۰ دستگاه نرفتن

فقط روز چهارم زردی گرفتن که دستگاه آوردیم خونه و دکتر قطره دادو شکر خدا یکی دو روزه رفع شده
دخترم شیر خودمو میخوره پسرم رفلاکس داره شیرخشک ای آر میدم یکم بهتر شده شکر خدا
امیدوارم تجربه های من بدردتون بخوره 💓

گلم خدا حفظشون کنه به سلامتی❤️❤️❤️
کاش واسه منم اینجوری میشد
خیلی استرس دارم همش منتظرم

خداروشکر عزیزم چقدر با لبخند تاپیکت رو خوندم😍دعا کن منم هفته دیگه میخام برم برا تشکیل قلب
قلب نی نیم تشکیل شده باشه

بسلامتی عزیزم خدا حفظشون کنه❤

بسلامتی انشاالله ، إلهی شکر

عزیز آمپول ریه زده بودی؟

عزییییزم خدا رو شکر صحیح و سلامت هستن قدمشون مبارک باشه
خیلی باحال بود زایمان یکهویی 😅😅😅

بسلامتی عزیزم خدا نگهدارشون باشه

مبارک باشه عزیزم سوند گذاشتن درد داشت؟

عزیزم بسلامتی واقعا یکی از سخت ترین و شیرین ترین تجربه های یک زایمانش هست که هم از لحاظ روحی فشار رومون هست هم درداش تحمل میکنیم ولی افسوس ک بقیه درکمون نمیکنن امیدوارم همیشه سالم و سلامت کنار همسر و بچه هات باشی❤️

دوقلوهات دخترن یاپسر😍

عزیزم نگهداری ازشون برات سخت نیست من از پس یکیش برنمیام بی خوابم

خداحفظشون کنه برات😍😍😍

منم میخواستم ازین تاپیکا بزارم ولی متاسفانه اصن ماه نهم رو به چشم ندیدم🤣🤣

بسلامتی گلم خدا حفظشون کنه
نه دروغ نگفته الان من بچم بریچه رفتم بیمارستان پرونده تشکیل بدم گفت برات تاریخ میزنم ولی طبیعی امپول فشار میزنیم طبیعی بیاری اینجا سزارین نمیکنیم😐

خداروشکر، چقد یهویی، فسقلیا مامان باباشونو سورپرایز کردنااا😍

ای ننه خدا حفظشون کنه منم الان دوقلو یه دختر و یه پسر باردارم خیلییی ذوق دارم...برای منم دعا کن زایمان راحت داشتع باشم

مگه با النگو نمیشه رفت اتاق عمل؟آخه میگن چسب میزنن

عزیزم آمپول ریه زده بودی

قدم نورسیده مبارک ولی چرا اذیتت کردن خوب همونوقت که بی هوش بودی باز میکردن خیر ندیده ها

گودووو🥺چجوری۲قولو شدن؟

سوال های مرتبط

مامان صورتی ملایم مامان صورتی ملایم ۲ ماهگی
تجربه زایمانم که شاید به دردتون بخوره

بچها من شب سایت ۱۱کیسه آبم پاره شد و رفتم بیمارستان بعثت چون دکترم تو اون بیمارستان بود و گفت باید بیای اونجا ...ساعت ۱۱خرکت کردم چون از شهرستان میومدم ۱۲رسیدم دوتا ماما بودن که وقتی رفتم و شرایطم رو گفتم بهم سروم وصل کردن و اونی که سروم رو وصل کرد رگ دستمو پاره کرد و مثل فواره خون ازم می‌رفت و قطع نمیشد بعدم با خنده به همکارش می‌گفت خواب بودم دیدی رگ دستشو ترکوندم اون لحظه دلم میخواست کلشو بکنم البته اینو که فاکتور بگیریم اخلاق خوبی داشتن و کارشون خوب بود خلاصه با دکتر بی مسئولیتم تماس گرفتن و نیومد و با پزشک شیف هم هر چقدر که تماس گرفتن نیومد در این حد بی مسئولیت بود دکتر که پیش خودش فکر نکرد این کیسه آبش پاره شده شاید بلایی سرش بیاد خدا ازش نگذره ...خلاصه که باهر کی تماس گرفتن نیومد و همون دوتا مامان بچه رو به دنیا آوردن کارشون خوب بود خداروشکر و حتی خودشون میگفتن زائویی که تو بیمارستان خصوصی دکتر نیاد بالا سرش هیچ فرقی با بیمارستان دولتی نداره و بعثت شده مثل بیمارستان دولتیا که دکتر نمیاد و... دیگه هر چی بود خدا کمک کرد زایمان کردم ولی اصلا تجربه خوبی از بیمارستان به دست نیاوردم و کاش نمی‌رفتم البته تمیر و خلوت بود ولی دکتراش بی مسئولیت و دیو...ث بودن خلاصه که نرین بعثت واسه زایمان طبیعی