۱۲ پاسخ

ما بهش میگیم بندی
خیلی خوبه

اولین باره میشنوم

منم شنیدم ولی انجام ندادم

بله خیلی دیدم مابهش میگیم دونه رد کردن. داداش من بچه بود دوتا نخود پرید بیرون یکیشون نیش کشیده بود😂

منم شنیدم. واقعیتم داره. حتما ببرش
ممکنه هرچیزی گیر کنه. هم تب قطع میشه و هم اشتهاشون باز میشه

اره منم پسرمو بردم یه مدتی بود شبا موقع خواب همش دماغشو نشون میداد گریه میکرد همسرم میگفت من قبول نمیکردم میگفتم دروغه
بعد با چشمای خودم دیدم باورم شد
دانه الوچه در اورد
از اون روز دیگه شبا دماغشو نمیماله
ولی رو اشتها نمیدونم‌تاثیری بذاره یا نه

بهش میگن تول گیری
تاحالا نشنیده بودین؟؟

ما انقد دخترم عادت کرده بعضی وقتا هفته ای یک بار می‌بریم 😑

بله واقعیت داره
و اینکه اگه تو این مدتی ک دماغشو نشون میده بی اشتها شده بعد اینکه دماغش خالی شد اشتهاش بهتر میشه ولی اگه کلا بدغذاس فرق میکنه ولی خب الان بچه ب حدی اذیته ک خودش داره اشاره میکنه بهش

اره دختر منم ی دفعه گیلاس خورد با هستش بردم هستش درآورد ی دفعه هم خودم دیدم چ استخونی خورد بعد همون استخون دراورو

فوت میکنن تو دماغ و از گلوش هرچی گیر باشه خارج میشه

اره منم انجام دادم

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
گهواره
سوال:خوب دوستان من تجربه خودم از بیماری دخترم بگم شاید بدرد کسی بخوره چون من خودم خیلی وقت ها از تجربه ها استفاده میکنم گفتم منم ی دعا خیری برای خودم بخرم شاید بدرد کسی بخوره😊 دخترم روز پنجم عید سرما خورد سرفه و آبریزش بینی سبز رنگ و گرفتگی بینی، بردم دکتر دارو داد ولی متاسفانه اصلا گوش و حلق بچه رو چک نکرد. چون مسافرت رفته بودم دکتر عمومی بردم و متخصص پیدا نکردم. ۲ روز بعد تب کرد و تا ۳ روز تب داشت بعد از ۳ روز تب قطع شد اما نه کامل! یعنی در طی روز فقط ۱ نوبت تب میکرد استا میدادم دیگه خبری نبود تا فرداش، یک مقدار هم بی حال و بی قرار شده بود. اینبار بردمش پیش متخصص و گفت گوش هاش چرک کرده دارو داد گفت تا ۱ هفته بده من ۶ روز دادم و فکر کردم علایمش برطرف شده و دیگه ندادم ۲ شب پیش احساس کردم خیلی خسته ب نظر میرسه و ب شدت بهونه گیر شده بود و هی گریه میکرد. پست قبلی هم نوشتم ک شب بیدار شد و فقط گریههههههه هرچی میپرسیدم چته هیچی نمیگفت و فقط گریه میکرد. صبح بردمش پیش متخصص . توی مسیر نق میزد میگفتم چته میگفت سرم درد 🥲 دکتر چک کرد و گفت عفونت داره و تعجب کرد چرا با آموکسی کلاو برطرف نشده. خلاصه دوباره دارو نوشت و گفت احتمالا تب میکنه ک تب هم کرد اما مثل دفعه قبل فقط ۱ بار در روز.
الان ۲ روزه دارو میدم خیلی بهتر شده . چون خودم گیج شده بودم از این علایم گفتم بنویسم ک اگر کسی علایم بچش مثل من بود اشتباهات من نکنه:
چرک خشک کن باید طبق دوز تعیین شده و سروقت ب بچه داده بشه حتی اگر علایم نداشت. کلا داروهایی ک برای عفونت داده میشه باید تا آخرش بدیم محض اطمینان.
دوم اینکه تب به هر شکلی بیشتر از ۳ روز علامت ی مشکل مثل عفونته و باید جدی گرفته بشه
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺
مامان آبنبات چوبی مامان آبنبات چوبی ۲ سالگی
میگم شما تصمیم دارید کی بچه دوم رو بیارید؟
من دوست دارم چون دخترم خیلی تنهاست ولی از طرفی این دو سال پییییر شدم چون دخترم خییییلی اذیتم کرد الان هنوزه قبل خواب سه ساعت روی پامه
شب ها نمیتونم دستشویی برم زودی می‌فهمه بلند شدم گریه و جیغ و داد
صبح ها هم تا دستشویی میرم پشت سرم بیدار میشه چون متوجه میشه کنارش دراز نکشیدم
دست به هرچی میزنم میخواد
یادش هم نمیره حاضره سه ساعت گریه کنه و خودش بکوبه زمین
حالا چند وقت پیش رفتیم هیئت
خانومه دخترش هم سن دختر من بود برای خودش با بچه ها بازی میکرد
من هرچی به دخترم میگفتم نمی‌رفت
ی بچه هفت ماهه هم داشت، بچه هفت ماهه ی کم گریه کرد ی جوری از کتف گرفتنش من قلبم درد گرفت
بعد خوابوندش
محکم گذاشتش روی فرش
من حالا تا ی ماه پیش هرجا میرفتم با بالشت و پتو
این همینجوری بچه رو گذاشت روی فرش خشک بعد اومد بلند بشه بد پا رفت روی دست بچه
بچه تکون نخورد
حالا مداح هم داد میزد اصلا این بچه براش مهم نبود
دیگه مادرش رفت اونور با خانم ها حرف زد
حالا دختر دو ساله من اون وسط داشت نعره میزد و ما باهم درگیر بودیم
من کوچیکترین کاری ک این خانمه انجام داد با بچه م انجام میدادم اونجا رو میذاشت روی سرش
مامان یکی یدونه 🎀 مامان یکی یدونه 🎀 ۱ سالگی
امشب رفتم داروخونه با ی صحنه ای روبه رو شدم دلم گرفت اعصابم واقعا داغون شد 😔
رفتم تو داروخونه برای یاس لیپوزوفر بگیرم و اسپری کلداریس بعد ی خانمم اومده بود تو داروخونه میخواست بره جلو اما هعیی دور و برش رو‌ نگاه میکرد که مبادا کسی متوجه حرفشون بشه اما متاسفانه من صحبت هاشو شنیدم می‌گفت پسرم به شدت کم خون دکتر براش ی قطره آهن تجویز کرده خیلی گرون از متصدی داروخونه خواست ارزون ترین قطره آهن رو بهش بده و گفت ارزون ترین شیرخشک هم بده متصدی داروخونه هم براش آورد و گفت میشه ۱۹۰ اومد پولشو بده فقط ۱۲۰ تومن داشت 😔 گفت ببخشید باشه چندروز دیگه میام اون لحظه قلبم به در اومد آخه چرا وقتی شرایط مالیتون اوکی نیست بچه دار میشین بخدا این طفل های معصوم گناه دارن 😔😔 صداش کردم بهش گفتم دکتر چه قطره ای برای پسرت تجویز کرده گفت خیلی گرون دو تا قطره هست نسخه رو ازش گرفتم داروها و براش گرفتم شیرخشک بچشم گرفت با ی بسته مولفیکس براش تا در ماشین که اومدم داشت دعا میکرد 😔 اینارو نگفتم که بگم آدم خوبیم اینارو گفتم که توروخدا اگه وضعیت مالیتون خوب نیس بچه دارنشین اینا بچه های معصوم و بی گناه به خواست شما به دنیا میان باید بهترین شرایط براشون فراهم باشه نه این که همش زندگیشون پر از حسرت و افسوس باشه می‌گفت گاهی از کم خونی شدید بچم از حال می‌ره آخه تو که نداشتی چرا بچه دار شدی 😔😔😔
ما خودمون همیشه سعی کردین برای یاس بهترین رو فراهم کنیم که مبادا حسرتی باشه براش اما چه بچه هایی که همش دارن با حسرت بزرگ میشن