۸ پاسخ

من پسرم رو میذارم کنار ظرفشویی
من ظرف میشورم اونهم نگاه میکنه یه وقتی هم با ملاقه و قابلمه ها بازی میکنه
فقط باید مواظب باشی نیفته

راه حل من اینه پسرمم میذارم تو ظرفشویی و ظرفا را میشورم اونم با ظرفا سرگرمه

تصویر

دستکش ب دستاش بپپوش بعد یکم اب بریز تو دوتا قابلمه چندتا کش مو رنگی رنگی بنداز تو ابا یه. ملاقه بهش بده ببین بازی نمیکنه شاید مثل پسر من دستکشاتو میخواد

هر وقت خوابید بشور ،مگه چن دیقه طول میکشه بعدش خودتم استراحت کن

پسر منم یه مدت گریه میکرد همین ک‌میخواستک ظرف بشورم،، بعضی ظرفا پلاستیکی وقتی میشورم میدم دستش میگم بذار پایین خشک بشه اینجوری سرگرم میشه ولم میکنه

وقتی میخوابه خودمم استراحت میکنم از بس دنبالش میرم خسته میشم

وقتی خوابه بشورید

پسرمنم همین کارو میکنه ولی اهمیت نمیدم یا تو آشپزخونه چیزی میدم دستش که سرگرم بشه وگرنه کل کارام میمونه

سوال های مرتبط

مامان 💗پࢪی بهشتی 💗 مامان 💗پࢪی بهشتی 💗 ۱ سالگی
چقدر این زندگی بعضی موقع سر آدم فشار میاره،
وتو ناچار باید باهاش بسازی
بعضی وقت ها واقعا خسته میشم جوری که میگم بزنم همه رو تو یه روز مشکی پوش کنم و بعد میگم دخترم چی میشه
ولی از یه طرف دخترم انقدر اذیت میکنه که امروزم شده آرزوی مرگ
نه بخاطر اینکه دخترم اذیت میکنه نه
از اینکه من زود عصبی میشم و هر بار رو دخترم دست بلند میکنم و میزنم و جگرم پاره پاره میشه و هی زار زار گریه میکنم بعدش
هیشکی رو هم ندارم تنهای تنها نه خانواده نه فامیل هیشکی فقط خودم دخترم و شوهرم
شوهرمم که صبح ساعت ۶میره سر کار ۶غروب میاد و من تنها میمونم تو خونه بادخترم و اینکه اذیتم میکنه
ومن سرش داد میزنم میزنمش
به قرآن دگه بریدم خسته شدم
کاااااااااآآآاااااش فقط یکی بود که درکم میکرد
و درکم کنه بگه اشکال نداره مادری خسته میشی
ولی نه همش مادر سرزنش میشه از طرفی هرکه حتی خودش که میگه چرا میزنم اون که نمیفهمه
ای خدااااااااا خستم میشه منو با دخترم ببری آخه نمیخام تنها بزارمش😭😭😭😭😰😰😰😰😰😰برابر یه دنیا
دلم گرفته ازین که اتهام و هر بار دخترمو میزنم
و افسردگی شدید دارم اگه خسته شدم 😰😰😭😭😭😭
مامان قندعسل مامان قندعسل ۱ سالگی
مامانا
میشه لطفا هرکسی پیام منو دید نظرشو بهم بگه
از شدت فکر و خیال تا الان ۳ تا نوافن خوردم
من اصن مادری کردن خودمو دوس ندارم 😓 خس میکنم بچم کنارم خوشخال نیست ، حس میکنم باید و نباید هایی که باید ب عنوان یه مادر ب بچم بگم رو نمیدونم ، همش حس میکنم هر کاری که دا م برای بجم انجان میدم اشتباهه، به خصوص به خصوص در مورد بیرون رفتن و اینجور چیزا
من دیروز یه تاپیک گذاشتم ک بقیه چجور میرن خونه مادرشون .من خودن هر روز میرم و خیلی دخترم به بابام وابستس اونم خیلی دوستش داره هر روز میبرش یه ساعت پارک ماهم کلا رفت و امد خانوادگی با کسی نداریم یعنی هیج فامیلی نداریم همین شده عامل اختلاف منو شوهرم .ازونورم شوهرم اصلاااا ب بچه محبت نمیکنه صبح تا شب ک سرکاره بعدشم میاد با گوشی بعدشم لالا. به من میکه کمتر برو خونه مادرت . بچه رو نذار ببره بیرون بابات
من چکار کنم
دخترم تا چشماشو باز میکنه میره دم در وایمیسه ک یعنی بریم بیرون
کم اپردم دیگه
من دارم اشتباه میکنم تو تربیت دخترم 🙁😭