۶ پاسخ

بدبختیه با قوم شوهر یه جا زندگی کردن
من هم وضعم همینه منتها با دو تا بچه خواهر شوهر

خدا خودش نجاتمون بده از این خونه ها

دوماهه منم درگیره این موضوعم خواهر شوهرم اومده تبریز زندگی می‌کنه هر روز خودش دخترش میومدن مزاحم شدن دیگه نگاه نمیکردن خوابیم بیداریم کلشونو مینداختن تشریف میاوردن تو آخر چند روز پیش گفتم دروپیکر ندارع که خونمون طویله است دیگه یذره آروم خوابیدیم بچه نداشته بخوابیم شب تا صبح بعد قهر کرد رفت پایین

باید رک باشی باید رک ولی با آرامش و لحن آروم بهش بگی عزیزم دخترتو نزار بیاد بچم بدخواب میشه من دیگه تا صبح اذیتم. بهش بگو خودت بچه بزرگ کردی می دونی دیگه بچه ها چجورین وقتی بدخواب میشن... وقتی آروم بگی اصلا نمی تونه گوش نده و داستان درست کنه برات... من این مشکلو داشتم با آرامش حرفمو رک زدم الان اوکیم.

من ک رک میگم سروصدا نکنید البته اوناهم همین جوری رک میگن

به جاریت بگو که هر موقع بچه میخواد بیاد بهت زنگ بزنه بگو بچم بد خوابه لج میاد

سوال های مرتبط