سوال های مرتبط

مامان نرگس سادات🥰 مامان نرگس سادات🥰 ۱۷ ماهگی
پارت پنجم

منی ک قید بارداری رو زدم و چسبیدم به زندگیمو و همون روال قبل..یه روز پسرم از مدرسه اوند گفت مامان تومدرسه جشن داریم بیا بریم برام لباس بخر گفتم باشه..یادمه هواسرد بود و مغازه ها پلاستیک داشتن اکثرا
پاشدیم راه افتادیم بریم خرید ...اومدم برم داخل یه مغازه لباس فروشی پلاستبک رو دادم کنار ک وارد بشم ..دیدم صاحب مغازه یه عطری زده کنگو..حالم یه جوری شد.گفتم آقا چه عطر تیزی زدی شاید یکی خوشش نیاد..گفت برعکس حیلی ملایمه.. دیگه چیزی نگفتم اومدم بیرون خریدم نکردم چون اصلا از بوی عطر حالم بد سده بود
یک شکی کردم گفتم امروز چندمه..۱۷ ام..من باید ۱۴ام پریود میشدم ..یادمه ساعت یک ونیم ظهر بود..رفتم سرراهم داروخونه یه تست گرفتم و رفتم خونه...هم رسیدم تستو گداشتم ک واییییی چشمتون روز بد نببینه....دوتا خط پررنگ مثل خونننننننگگ🫢🫢🫢
زدم تو سرم..گفتم خاک بر سرم من چرا باردارم😭😭
مگه به من نگفتن فولیکولت ۱۱ باردار نمیشی..خدایا چراااا..من اصلا نمدونستم کدوم روز حزدیکی کردم چون بیخیال شده بودم روز نزدیکیمو نمدونستم کی بوده.و ترس اینکه نکنه روز تخمک گذاری من نزدیکی کردم
اخه وقتی تحت نظر بودم پریسا میگفت روز تخمو گذاری پسر میشه..دو روز قبل تخم گذاری مال دختره..چون دختر دیر حرکت میکنه باید دوسه روز جلوتر نزدیگی کنی تا روز تخمک گذاری برسه..ولی پسر زود حرکت میکنه و روز تخمک گداری مال پسره


ادامه در پارت بعدی.
شبتون بخیر