۹ پاسخ

عزیزم من از وقتی پسرم 4 ماهه بود برگشتم سرکار. می دونم چقدر برات سخت میگذره. خدا قوت. تنها راه حل اینکه انتظارت از خودت بیاری پایین و دنبال یه خونه همیشه تمیز و شرایط ایده آل نباشی. اگه بخوای حساس باشی هم جسمی و هم روحی آسیب میبینی. از شلوغی و بی نظمی خونه بگذر. از همسرت کمک بخواه اگه همکاری نکرد هفته ای یکبار کمکی بگیر.

نیما ۱۱ ماهه اس
نیلوفر ۱ سال بزرگتره
من خورشتامو یه روز مرخصی میگیرم بچه‌ها رو میخوابونم درست میکنم میزارم فریز...صبح قبل رفتن از فریزر در میارم و برنجشو آماده میزارم پلوپز دم بکشه
شامم اکثر موادشو آماده دارم اکثراً
عصرا یکم استراحت بعدش بچه داری
برای کارهای خونه اصلی ها رو انجام میدم مثه ظرف ها و آشپزخونه
بعضی کارها مثل جاروبرقی و اتو و سرویس ها هفته ای یه بار
لباس شویی و دوش و اب بازی بچه ها و خیلی چیزای دیگه هر روز
تقریبا ۳ روز فشرده ام یه روز استراحت و کارهای اساسی تر و بجه ها
محل کار هم فعلا تا دو سالگی نیلوفر حمایت کرده به بعدش معلوم نیس
پرستارم...تو قسمت اداری ام مکقت

والا منم خونم ترکیده ولی برام مهم نیس هزارپا ک نیستیم آدمیم تا جایی ک برسونیم انجام میدیم هرجام نرسیدین فدای سرتون

من معلمم قبلا خونم مثل گل بود ذره ای خاک روی وسایلم نبود ولی از وقتی بچه به دنیا اومد دست تنها تو شهر غریب با بچه و کار و ۴۵ شاگرد ابتدایی واقعا دیگه نرسیدم روی خودم کار کردم که توقعم رو از خودم بیارم پایین اوایل اذیت میشدم خونه نامرتب بود دیدم دارم داغون میشم الان بهتر شدم کارهای اساسی یعنی غذا و ظرف شستن رو انجام میدم بقیش رو آخر هفته یا تعطیلات انجام میدم اسباب بازی ها هم همیشه پخشه تو خونه😂

معلم سوم ابتدایی ۹تمن حقوق
فعلا توی مرخصی بودم از اول مهر میرم🤦‍♀️

من غذامون شب زیاد میزارم برای ناهار هم داشته باشم اومدم سریع گرم میکنم

من سعی میکنم کارهای اصلی رو انجام بدم مثلا غذامو بذارم بقیه کارها خب نمیتونیم مثل یه خانم خانه دار باشیم ممکنه خونه شلوغ هم باسه

شغلت چیه
من خیاطم هنوز نتونستم پارچه قبول کنم اصلا نمیرسم

کارشناس خزانه شرکت خودرو سازی هستم
۴سالشه پسرم همسرمم همکار خودمه تو گروهه اونم صبح میره گاهی تا ۹ سرکاره منم تا ۴و ربع سرکارم پسرم تا ۱و ربع میره مهد بعدش مادرم میارتش خونه من از خونه مادرم میرم دنبال پسرم پنجشنبه و جمعه کارای نظافت خونه رو انجام میدم و چون ناهار نیستیم راحته شرایطم واسه شامم غذاهای سبک رو همون روز تازه درست میکنم و به اندازه وعدمون خونمو آخر شب وقتی همه خوابیدن جمع میکنم و هیچوقت نمیزارم بهم ریخته بمونه یا طرف نشسته نمیمونه صبح فقط تخت ها نامرتب میمونه گاهی که دیرم شده باشه بعد برگشتن جمعش میکنم وگرنه اوناهم صبح مرتب میشه لباسامو تابستون یه روز درمیون میشورم و آخر شب پهنومیکنم فردا هم جمعش میکنم

سوال های مرتبط