۶ پاسخ

دقیقا همسرمنم امشب تواخبار چندقلوها راداشته نشون میداد من ۴تابارداری داشتم اولی دختر بود دوتابعدی سقط شد این آخری هم گل پسرم که دوتا زایمان سختی داشتم سر پسرم که نزدیک بود توکما برم یکی از سقطام نزدیک بود سکته مغزی کنم اونوقت به من میگه ببین اینا چندقلو زاییدن اونوقت توهی مینالی میگی زایمانم سخت بوده بخدا جون توبدنم نمونده بعداین همه سختی جدا ازاسترس هایی که براسلامتی بچم داشتم چون ازدواج فامیلی بودیم هعی خواهر چی بگم همه همینجوریم منم که نه خواهری نه کسی که دردل کنم باهاش ندارم😭😭🥺🥺

آره ولی هم ما خانوما گناه داریم هم آقایون
ما کلی سختی میکشیم میدونم
ولی آقایونم گناه دارن بخاطر ما بخاطر زندگی مون کار میکنن سختی میکشن با شرایط بداقتصادی بازم چیزی برامون کم نمیزارن هزارتا مسعولیت گردن شونه
بهتره که ماهم درک شون کنیم که حداقل ازسمت ما بهشون فشار وارد نشه و انگیزه و دلخوشی داشته‌باشن برا کار‌کردن و چرخوندن زندگی
ولی در کل سخته هم برا ماخانوما هم آقایون
خدا خودش به همه مون کمک کنه بتونیم پدر مادرای خوبی برا بچه هامون باشیم و زیر بار مشکلات کم نیاریم و ادامه بدیم❤️🌱

من همه اینا بوده
هنوز غذا نخوردم از دیشب
شوهرم ده بار غذا خورده
الانم شاکی چرا بچه کوچیک پیش خواهرش نمیزارم برم بهش سرویس بدم
حالم ازش بهم میخوره

ای خدااا شکرت به خاطر سلامتی بچم آن شالله که از این به بعد هم شاهد سلامتی بچه هام باشم خیلی سخته بخدا هرروز استرس میگیرم میگم نکنه بچم یه مشکلی داشته باشه دشمن شاد بشم 😭🥺

بابا منم میدونم کارسختی داره ولی خب مثل بچه ها رفتار میکنه انگار شاخ قول رامیشکنه میگم همینطور که توسختی میکشی منم سختی میکشم میگه این همه من شب کاری داشتم حالا نوبت توعه درصورتی که میدونه من کلا آدم کم خوابی ام انتظار داره همش هواشو داشته باشم

تازه آقا یه کم که بچه نق میزنه اعصابش میریزه به هم بیچاره دختر کوچیکم میاد کمک که یه وقت باباش خدای نکرده بلایی سربچه نیاره

سوال های مرتبط