۵ پاسخ

بنظرم هر کلمه ای هست شما شبیه اون کلمه رو بگو
مثلا اگه میگه گمشو بگو عه گم شد! چی گم شد؟ ذهنش رو به سمت کلمه ی دیگه سوق بده
بذار از سرش بپره

هیچکاری نمی تونی بکنی هرچیم صحبت کنی یابگی نگوبدترمیگن، یه مدت جایی نرو تاازسرش بیفته
یااینکه یه کفگیربگیری یکی دوبار پشت باسنشو وبزنی یکم دردبگیره بترسه دیگه نگه

فقط کلمات مشابه اون کلمات رو بنداز دهنش.راهش همینه.ک اونا رو ول کنه چیزی ک خودتون مرتب میگید رو بگه.مرتب روزی چندین بار هم واسش شعر بخونید ک حفظ کنه.از سرش میفته

نگران نباش
به زودی فراموشش میشه
هیچ عادت و حرف بچه موندگار نیست
البته اگه بفهمه تو روی اون حرفا حساسی بیشتر هم طول میکشه

فقط باید صبر کنی و بی توجه باشی پسرمن یادگرفته بود میگفت کثافت بعد نگاه نمیکرد کجا و بی کی میگه یهو میدی ریش سفید فامیل بهش دست میخواد بده پسرم تو روش میگفت کثافت حالا من و باباش و مامان باباهامون آب می‌شدیم از خجالت خیلی هم دعواش کردم ولی به مرور از یادش رفت

سوال های مرتبط

مامان روفیا مامان روفیا ۳ سالگی
سلام عزیزان من تجربه از پوشک گرفتن دخترم رو خلاصه نوشتم ،امیدوارم کسی که نیاز داره استفاده کنه و کمکی براش باشه
اینقدر ناراحت میشم پیامهایی رو میخونم که موفق نشدن و هم خودشون و هم بچه داره اذیت میشه😔

بزار تجربیات خودمو بگم و دوره ای که شرکت کردم
اول از همه شرایط مادر باید اوکی باشه و بعد شرایط بچه
اینکه از دو سالگی شروع کردم کم کم با قصه و کتاب آموزش دادم و هر موقع که مثلا حمام می‌رفتیم به دلخواه خودش میگفتم جیش کن و این ماه های آخر هم دیگه توی روز یکی دوبار تا جایی که خودش همکاری میکرد پوشکشو باز میکردم و میبردمش دستشویی بعضی وقتها هم نمیومد،که یکی دوبارم پی پی کرد ولی ترس داشت، حالا پی پی رو براش اسم اعضای خانواده و شکل هایی که دوست داشت میزاشتیم و بای بای و اینا،با خمیر بازی پی پی درست کردم و از باسن عروسکش مثلا میومد توی توالت فرنگیش و رنگ بنفش خیلی دوست داشت یک شرت بنفش گرفتم براش و خلاصه به مرور تا نزدیک سه سالگی گرفتمش از پوشک به دلخواه خودش چون منزلمون رو جابجا کردیم نمیشد زودتر بگیرم باید به خونه جدید عادت میکرد