۷ پاسخ

عزیزم اول از همه سعی کنید احساس ترس دخترتون به رسمیت بشناسین.به جای اینکه سعی کنید بهش بگین ترس نداره که برو جلو برو انجامش بده از چی میترسی و جنلاتی ازین دست باورش کنید.لازم نیست شما اعصابتون خرد کنید باورش کنید و بهش فشار نیارید . ببینید الان مثلا خودتون اینجا اینو نوشتین اگر یه مادری بیاد به شما بگه از چی اعصابت خورده چرا کم تحملی سریع احساس بدی پیدا نمیکنید ؟بچه ها همینطور هستن هنوز بیان احساسشون براشون سخته و نمیتونن جدیریت کن احساسات متفاوت خودشون . در نهایت از یه مشاور حیطه کودک کمک بگیرین

اون تکنیک آب و نمک اجرا کن رو سرش

عزیزم پسرمنم اینجوریه
یوقتا فقط میره رو پله ها بچه ها رو‌ نگاه میکنه
نباید سخت بگیری ذات بچه ها باهم فرق داره

اتفاقا باید بیشتر ببریش بیرون
تو خونه باهاش مغازه بازی کن. مثلا بگو برو از اقا سیب زمینی بخر. بهش پول بده. برو هویج بخر از اقا
. به اقا بگو اقا هویج دارید؟؟
خیالی باهاش بازی کن
بیشتر ببرش بیرون و توی جمع

عزیزم حتما از مشاور کمک بگیر اگه تو شهرتون نداره شمارمو میدم هفته دیگه قرار برم پیش دکتر پسرم اگه امکانش بود شمارشو بگیرم تلفنی ازش کمک بگیری

سلام اروم باشید.....سلامت بچتون براتون مهم باشه ن حرف دیگران.....باهاش بازی کنید تو پارک.....
انشالله ک هیچ موردی نداره و چیزیش نیس اما ی متخصص روانپزشک کودکان ببرید

عزیزم درکت میکنم پیش مشاور کودک ببر حتما

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
من یه سوالی دارم تا حالا به این مورد برنخورده بودم نمیدونم عکس العملم باید چی باشه
من امروز پسرمو بردم پارک بعد یه دختر بچه بود که از پسرم هم کوچیک تر بود. مامانش اونور نشستخ بود واسه خودش حرف میزد. این از پله ها رفت بالا پسر منم پشت سرش. دو پله رفته بود بالا دختر وحشی بازی دراورد پسرمو هول داد افتاد. حالا بچه م کاریشم نداشتا اون میگفت تو نیا هولش داد اینم توقع نداشت هولش بدن هم از دوتا پله با باسن افتاد هم توقع نداشت خیلییی گریه کرد. من فقط بغلش کردم قربون صدقه ش رفتم به بچه هم فقط همون موقع که پسرمو هول داد گفتم چیکار میکنی عصبانی همین. بعد دیگه بچه م پنج دقیقه گریه کرد دیگه نرفت سرسره. بعد دیدم مامانش داره نگام میکنه میخواستم برم بگم توگه میدونی بچه ت دست بزن داره لااقل ولش نکن به امون خدا برو. خیلی از خودم عصبانیم که هیچی نگفتم. من اگر باشم قطعا یه تذکر به بچه م میدم و اصلا بچه این سنی رو ول نمیکنم برم بشینم تازه بچه ش خیلی از پسر من کوچیکترم بود
به نظرتون اگر میگفتم کار درست تری بود یا الان؟ من کاری ندارم بچه ها بعضیاشون میدونم رفتار زدن رو دارن و حالا اقتضای سن شونه ولی اینکه به مامانش هیچی نگفتم از خودم عصبانیم. چندبارم نگاش کردم برم بگم باز بیخیال شدم