سلام مامانا من بابت یه چیز خیلی نگرانم
من عقیده دارم تو محبت به بچه نباید زیاده روی کرد چون بچه رو لوس و بی اعتماد بنفس به بار میاره
نمیگما محبت نمیکنم چرا خیلیم میکنم ولی زیاده روی نمیکنم مثلا وقتی میوفته میبینم چیز خاصی نشده زود سمتش نمیرم ک بردارم وخیلی موارد اینطوری
ولی مادرشوهرم اینا برا سوگند بیش از حد محبت میکنن و حس میکنم سوگند به طرف اونا کشیده میشه ینی وقتی پیش همیم منو نادیده میگیره و فقط میره بغل اونا
بنظذتون اگ برگ بشه این مورد ادامه پیدا میکنه؟ینی اونا بیشتراز من بهش محبت کنن به طرف اونا کشیده میشه؟ نمیخوام اینطپری بشه دوس دارم بهترین دوستش من باشم
بنظرتون چیکار کنم؟

ربطی به محبت نداره
بچه منم وقتی دورش شلوغه اصلا با من کار نداره مگر اینکه غریبیش کنه بیاد بغلم
به نظرم این نشون میده که اجتماعی ان و میتونن با ادما ارتباط برقرار کن

نه اصلا اینجوری فکر نکن بهترینش صد در صد تو هستی
من با خانواده شوهر زندگی میکنم یعنی مدااااتتم بچه هام میرن پایین ولی تهش منو دوست دارن

بزرگ*

بزرگ بشه بهتر میفهمه

ن عزیزم ربطی ب محبت نداره
ی بار دیگه فکر کنم پرسیدی
ما چون هر روز باهاشونیم براشون تکراری میشیم
بچه ها عاشق بازی و تنوعن
اونارو میبینن دوسسدارن با اونا بازی کنن طبیعی سمت ما نیان
گندم هم وقتی پیش خاهر شوهرم نمیاد پیش من چون زیادی باهاش بازی میکنه

منم همین فکرو دارم بدتر اینک باهمیم مادرشوهرم هی ب بچه ام میگ مامان من ببشتر حرص میخورم ک یوقت بزرگ شه ب اون بگ مامان چندین بارم ب شوهرم گفتم میگ نترس نمیگه مامانش تویی

حالا پسر من از بغلم تکون نمیخوره😂🥴

ولی فکر کنم تا بچه هستن اینجوری ان بعدا ک بزرگتر شن دوس ندارن زیاد بزن خونه مادرشوهر

فکر نکنم هیچ کس جای مادرو بگیره واس بچه

نه اصلا اینطوری فکرنکن دخترم کوچیک بود ازاین رفتارا میکردکسیو میدید دیگه اصلایادش به من نبود یادمه تویه دوره موهامو میکشید دست بزنم تازه داشت ولی الان که سه سالش شده جونش به جونم بنده سریه موضوعی عصری دلم گرفته بودگریه کردم اول گفت مامان گریه نکن بعدم خودش گریه که چرا ناراحتی وگریه میکنی دخترا محبت خیلی دارن

همه بچه ها با مادربزرگ پدربزرگ خیلی خیلی صمیمی میشن و محبت اونا برا بچه ها خیلی دلنشینه
دخترم عاشقه مامانمه...
واقعا از من بیشتر دوسش داره
تنها راهی ک میتونی نزاری دو تربیته شه جلو محبت اونارو که نمیتونی بگیری
اینه باخودت بره و بیاد تنها نمونه اونجا...
وسخت نگیری ب بچه
مثلا آنقدر فضای خونه و حال مامان بابا خوب باشه ترجیح بچه خانوادش باشن
حالا بمرور میفهمین معنی حرفمو

مثلا دختر بزرگم ثنا روزایی ک من بشدت کم خواب و بی حوصله و خسته ام میبینم دوست داره بره پیش مامانم...

نه اینطور نیست فقط تا بچه هست شاید دوتربیته بشه چون شاید اونها احساس ترحم و دلسوزی کنن یه مدت بچه کوچیک هست میره ولی بزرگ بشه خودش متوجه میشه نمیره من دخترم اینجور بود مادرشوعرمم جا هیچکس نمیدادش ولی الان دخترم نمیره سر نمیزنه میگه حوصلم سر میره میرم خونش

پس من تنها نیستم این فکرارو میکنم😁
همدردیم🫠

عزیزم وقتی میخوای ازش دور بشی و یوقت خونه ی مادر شوهرت اینا تنهاش بذاری چی اونوقت هم براش مهم نیست؟
در کل کار خوبی می‌کنی باید توی محبت کردن مواظب باشیم که دوستی خاله خرسه نشه نوع دوستیمون
و اینکه اول و آخر تو مامان شی و این چیزا مقطعیه و گذرا نیازی به نگرانی نیست به نظر من
و اینکه چهره ی دخترت خیلی نازه😍

اره میره پسرمنم خیلی سمت شوهرم میرفت ومیرفتیم سمت مادرشوهرم اینالوس میشد الان که ۸سالشه بهترشده