۲۰ پاسخ

ببخشید اشتباه تایپی بود زایمان اصلا ترس نداره

و چند نکته برای زایمان راحتتون
تو ماه آخر پیاده روی کنین خیییییلی جواب میده تو دو هفته آخر از پله بالا پایین برید
روزی چند تا نفس عمیق بکشین
ورزش انجام بدین اگه تو گوگل سرچ کنین میاره براتون هر کدوم که با شرایطتون هماهنگ بود انجام بدین
اگه تونستین ی ماما همراه بگیرین خیلی عالیه و کمکاش فوقالعادس
موقعی که دردتون شروع شد نفس بکشید و تا دقایق آخر اصلن زور نزنین
موقعی که نشونه زایمانو دیدین چای نبات بخورین
غذاهای سنگین نخورین
اولش الکی الکی زور نزنین فقط نفس عمیق بکشید چون الکی انرژیتون هدر میره بزارین دقایق آخر جون داشته باشین
زایمان اصلا ترس داره برعکس خیلیم شیرینه
موقعی که بچه دنیا میاد همه ی درداتون از بین میره انگار نه انگار قبلش درد داشتین وقتی میزارنش بغلت خیلی حسه خاصیه واقعا لذت بخشه

من الان آرزوی ی حمام درست و حسابی دارم
میگم کاش همون موقع میرفتم پارک قدم میزدم بدون هیچ استرسی
میرفتم دور دور بدون اینکه کسی گریه کنه کسی گشنشه پوشک یکیو باید عوض کنم لباسا رو باید بشورم وای ظرفا وای جارو واس گردگیری وای ناهار نپختم وای چه بو گندی گرفتم نمیتونم برم حموم و‌‌‌‌.....
پس لذت ببرید تا بعدا پشیمون نشین با اینکه بچه خیلی خیلی خیلی خیلی شیرینه ولی تنها به شیرین بودنش نگا نکنین اگه از الان خودتون برا همه چی آماده کنین بعدا به مشکل نمیخورین
کسی نبود اینارو به من بگه ولی من به شما ها میگم که بعدا مث من کلافه نشین افسردگی نگیرین و...

از تک تک لحظه های الانتون لذت ببرید بچه که دنیا میاد در کنار شیرین بودنش کوهی از مشکلات و دردسرا یک دفعه هجوم میارن سمتتون و کلا زندگیتون از این رو به اون رو میشه حتی گاهی اوقات مدیریت زندگی از دستتون خارج میشه
مثلا کوهی از لباسای نشسته
سینکی که از شدت پر بودن شیر آب پیدا نباشه
خونه ای که هفته یبار جارو میشه
وسایلی که ی بند انگشت خاک نشسته روشون و خودتون از شدت بیخوابی عصبی و پرخاشگر میشین حتی وقت ارایشگاه رفتن هم ماهای اول ندارید اگه یارتون اوکی نباشه دردسر شام و ناهار اونم هست
اینارو نگفتم که بترسید گفتم که بدونید منم مث شما فک میکردم ولی همیشه اونجور که تو رویاهاس اتفاق نمیفته برای همین از همه لحظاتتون لذت ببرید به خونه برسید به خودتون برسید گردش برید تفریح کنید هرچیزی که حالتون خوب میکنه چون بعد از دنیا اومدن بچه دیگه تنهایی نمیتونید جایی برید حموم رفتنتون هم ۱۰ دقیقه ای میشه دستشویی رفتن پر استرس میشه 😂😂

ماه های آخر خوبه زود میگذره😍

من از این خسته شدم ک نمیتونم مث قبل حاملگی ب خونه زندگیم برسم کثیفی و نامرتبیو نمیتونم تحمل کنم ولی مجبورم تحمل کنم😖

این اخرا خیلیییی دیر میگذره خسته کنندس🥺

کاش منم الان ۲۷ هفته بودم که زودتر میرسیدم به اخرش 🥲😅😅

اره دقیقاااا
من همیشه میگفتم برسم به هفته ۳۰ دیگه تمومه تند تند میره
بدتر شده
یک هفته به اندازه یک ماه شده برام 😑

ههی کاش درکت نمیکردم 😮‍💨

من از به پهلو خوابیدن و تهوع و کم اشتهایی خسته شدم

دقیقاواسە زمان انگاری وایستادە

😭😭منممممم

پس من چه بگویم ماه های اخر هرچقد هل میدی نمیرن🥺منم دلم میخواد پناهمو ببینم بغلش کنم بوش کنم

۲۷ هفته که بیشتر راه و رفتی من باید کلی صبر کنم 😂😂😂

همچنین🥺🫠

افرین

دقییییییقاااااااا حرف دل منو زدی🚶‍♀️

منم همینطور
از حاملگی خسته شدم😩

عزیزم دوست دارم شمارو داشته باشم درخواست هام پره میشه درخواست بدین مرسی

سوال های مرتبط