اینم از عشق زندگی من که تو بارداری همش ناراحت بودم افسردگی گرفته بودم که چرا ناخواسته باردار شدم و خیلی تصمیم سختی بود برای نگه داشتن چون هیچ جوره بچه دوست نداشتم ولی جوری بعد از بدنیا اومدنش خودشو تو دلم جا کرده که باورم نمیشه 😭

تصویر
۱۳ پاسخ

واییییی این چه نازه لوس مامانشه که دل مامانشونیومده برده🤩🤩🤩

عزیزممم چند ماهشه؟

ای ننه چه نازه هزار ماشالله

وای ماشالله چقدر نازه 🥹🥹🥹

یکم مو به پسر من قرض میدید😁😁

حیف نبوده این عروسک و نداشته باشی؟؟؟

vaaay khordaniiiiii 😍🤩

ای جانم چه موهای خوشگلب

وای چه نازه ماشالا بهش
حیف این خوشکل خانم نبوده که نیاد؟؟😍🥰🥰😘😘

ای جان عزیزم

ای خداااا‌ هزار ماشالله
دیگه هیچوقت اینو نگو که متوجه نشه‌
اینور اونورم. نگو که اتفاقی به گوشش نرسونن‌
من خودم پشیمونم که گفتم که بچه نمیخواستم اتفاقی شد

بیایید از تجربه ها خاطراتتون بگید اینکه چقدر بچه دوست دارید؟

ماشاءالله به چشمای خوشگلش عزیزم 😍😘
خداروشکر که نگهش داشتی.. مطمئن باش در آینده میشه عصای دستت

مقالات مرتبط

تفاوت شیر خشک با شیر مادر
8 تفاوت شیر مادر با شیر خشک که نمیدانید!
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
افسردگی بعد از زایمان
همه چیز در مورد افسردگی بعد از زایمان و درمان آن
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید | سوالات ضروری خواستگاری

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۳ ماهگی
دخترم دو روز دیگه ۳ ماهش پر میشه، اوایل که زایمان کرده بودم‌ مشکلی نداشتم، حدود یک هفته هس که همش دلم گرفته و بغض دارم، بی دلیل گریه میکنم، یعنی افسردگی بعد از زایمان هس؟ یعنی ممکنه بعد از ۳ ماه افسردگی گرفته باشم؟



بارداری و زایمان
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان اهورا🩵 مامان اهورا🩵 ۷ ماهگی
باورم نمیشه این بچه منه🥲
خیلی قشنگه تو چشمم هیچی قشنگ تر ازش وجود نداره
جوری دوسش دارم که تا حالا هیچی و هیچکسو اونقد دوس نداشتم
باورم نمیشه من همون ادمیم که تو حاملگی هیچ حسی نسبت به بچم نداشتم زیاد نمیتونستم باهاش حرف بزنم
ولی از لحظه ای که دنیا اومد و نشونم دادنش
از همون زایشگاه جوری دلم براش رفته که هیچ وقت فکرشم نمیکردم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نیهان مامان نیهان ۱۲ ماهگی
جز اون کسایی بودم که با خودم میگفتم افسردگی بارداری یعنی چی چرا باید آدم دچارش بشه ؟!
الان که به خودم نگاه میکنم میبینم یه جای کار میلنگه بخاطر داشتن دخترم خوشحال ترینم ولی زندگی بعد بچه یجور دیگه اس انگار زندگیم روال طبیعی خودشو از دست داده!😔
بارداری و مراقبت
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان قلب مادر مامان قلب مادر ۸ ماهگی
خانمایی که بچه اولتون بدنیا اومده و تجربه ای ندارین
من تا زه عر س بودم که حانله شدم
دوران بارداری هم استراحتی بودم
الان از یه جهت خیلی ناراحتم ناشکری نمی کنم
ولی همش می گم زیاد عروس و دوماد نبودیم کلا سه ماه اول تو مجردی هم همش خونه بودم تازه عروسی کردیم یکم خوب بود بیرون رفتیم مشهد و شمال رفتیم
الان که سه نفره شدیم
هیچ جایی نمی تونم برم همش خونه ام
یعنی هیچ وقت مادر که بشیم برای خودمون نیستیم
شماهم دیگه مسافرت و همه جا قیدشو زدین؟؟؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان مهنا👧🏻💖 مامان مهنا👧🏻💖 ۳ ماهگی
🧿دخترم چقدر زود بزرگ میشوی؟ برای چه این همه شتاب داری؟ برای من هیچ لذتی بالاتر از تماشای بالیدنت نیست...☺
اما اینگونه که تو میروی میترسم از تو جا بمانم.
دخترکم انگار همین دیروز بود که من صدف تو بودم و تو مرواریدمن.👑
انگار همین دیروز بود که مرواریدم را به دریای پرتلاطم این دنیا
سپردم تا جایی بیرون از من زندگی کند نفس بکشد ببالد.🌊
میوه ی دلم روزهایی که میگذرند باز نمیگردند و روزهایی که می آیند،
من برای آمدنشان لحظه شماری میکنم و فردا برای رفتنشان بی تابی خواهم کرد..
من جرعه جرعه ی این لحظات ناب را سر میکشم.
تو را دوست دارم به خاطر تمام زیبایی هایی که از این دنیا نشانم دادی😍
تو را بی هیچ  دلیلی دوست دارم❤
سه ماهگیت مبارک عشق جانم🐰🤍

1403/11/11
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ساحل مامان ساحل ۴ ماهگی
😐من چرا اینجوریم جدی تو بارداری هیچ حسی نداشتم اصلا انگار ن انگار ک باردار بودم الانم ک مادر شدم بازم انگار ن انگار بچه دارم کلا بیخیالم بدون حس دارم زندگی میکنم تو بارداریم همین بعضیا میگفتن اونو بخورم نخورم برد بچه اتفاقی نیوفته اینا استرس داشتن ولی من اصلا هیچ استرسی هیچ ترسی هیچی ندارم هیچی واسم مهم نیست کلا بیخیال همه عالم و ادمم 😂🤦🏼‍♀️
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان النا کوچولو مامان النا کوچولو ۶ ماهگی
نشستم باز سونوی آنومالی رو نگاه کردم خدایا شکرت که الان دخترم بغلمه🥹💚 انقد استرس داشتم که سردرد و معده درد شدید گرفته بودم به سختی هم نوبت سونوگرافی گرفته بودم چون تعطیلات عید بود هیچ مرکز سونوگرافی شهر خودم باز نبود رفتم یه شهر که 136 کیلومتر دور بود یادمه انقد استرس داشتم همش تو دسشویی بودم تکرر ادرار گرفته بودم همه پمپ بنزینا رفتم دسشویی 😂 هم هماتوم داشتم قبلش هم از ترس سرویکس پایین 6/7 بار تو راه وایسادیم من پیاده شدم راه رفتم تو جاده🤦🏻‍♀️😂 بازم خداروشکر الان دخترم تو بغلمه و داره نق میزنه🥹💚
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کنجد مامان کنجد ۳ ماهگی
من ۳ سال عقد بودم و ۷ سال بود که عروسی کرده بودم یعنی جمعا ۱۰ سال
خیلی با بچه دار شدن مخالف بودم چون حس میکردم آزادیم گرفته میشه اکثرا فکر میکردن ما بچه دار نمیشیم ولی اصلا برام مهم نبود ولی چون شوهرم بچه میخواست دیگه تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم اتفاقا خداروشکر خیلی خیلی زود باردار شدم
الان زندگیم زیر و‌رو شده هیچ تفریحی ندارم اکثرا توی خونه و تنهام تمام کارای پسرم با خودمه به دلایلی خیلی سختی کشیدم
ولی واقعا ثانیه ای از بچه دار شدن پشیمون نشدم الان فهمیدم هیچ هیچ هیچ لذتی بالاتر از مادر شدن نیست🥹
ساعتها تو بغلم میگیرمش تا بخوابه و فقط نگاش میکنم دلم میخواد تک تک ثانیه هاشو قاب بگیرم خیلی خسته میشم حتی بعضی وقتا میرم زیر دوش از فرط مستاصل شدن و‌خستگی گریه میکنم ولی همون دوش گرفتنم سریع تموم میکنم چون دلم براش تنگ
میشه
به معنی واقعی کلمه دلم میخواد جونمو فداش کنم هربار که گریه میکنه منم بدون اینکه متوجه بشم اشکام سرازیر میشه🥲
همه میگفتن ولی هیچوقت نمیتونستم باور کنم مادر شدن اینقدر عجیب و‌دوست داشتنی باشه 🥺❤️
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۷ ماهگی
خانما خیلی وقت پیش قطره کولیف برا پسرم خریده بودم
امروز شکمم درد میکرد یه دو سه قطره بدم اشکالی نداره
اینم بگم از وقتی که خریده بودم همش تو یخچال نگه میداشتم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هانا خانوم 🍒 مامان هانا خانوم 🍒 ۵ ماهگی
احساس میکنم افسردگی گرفتم،
یادمه یه مامانی توی گهواره نوشته بود چند ماه پیش که باردار بودم گفته بود افسردگی گرفته و خسته شده، قبلن خیلی تفریح می‌رفته و الان مجبوره بخاطر بچش خونه بمونه همش،
من بهش گفتم نگو بچت بزرگ میشه و میگذره،
ولی الان خودم حس اون مادرو دارم، خیلی خستم،
نه خواب دارم درست و حسابی نه خوراک و نه تفریح،
از اول بارداریم که از دی ماه بود تا الان هیچ جا نرفتم، واقعا کم آوردم و بریدم، خیلی سخته بچه داری،اونم دختر من که یک بند در حال نق زدنه و خواب نداره، هل میزنه توی شیر خوردن و بالا میاره و همش میخواد تو بغل باشه،
تک و تنهایی خسته شدم، گردنم و شونم و کتفم درد میکنه،
دلم میخواد یه عالم گریه کنم، 😭😭😭😭
حس میکنم برام خیلی زود بود بچه دار شدم،
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۴ ماهگی
خیلی حال روحیم بده به شدت به بچه حساس شدم همش نگرانشم که کسی بهش ناخواسته آسیبی نزنه از هیچ جمعی لذت نمی‌برم دوست دارم فقط بمونم تو خونه که کسی بچه مو بغل نگیره خیلی حالم خرابه چیکار کنم دارم دیوونه میشم
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان قلب مادر مامان قلب مادر ۸ ماهگی
خانما من فکرکنم افسردگی گرفتم بعد از زایمان
یه تایمی عاشق بچه ام هستم
یه تایمی متنفر می شم ازش می خوام طوری که بزنمش از شدت علاقه
تو بارداری استراحتی بودم پیش مادرم
اصلا نمی دونم چرا اینجوری شدم
شوهرم نمی دونه
مامان Rosgol مامان Rosgol ۲ ماهگی
الهی فداش بشم دلم براش تنگ شده دلم میخواد بیدار شه بخورمش این بچرو …
از وقتی رزاگلی بدنیا اومده همش میگم خدایا به اونایی که بچه ندارن بچه بده ❤️
اومدم این و بگم که تازه فهمیدم دخترم چرا دلش درد میکرد بااینکه شیر منو کم میخوره بااین حال مشکل از طرف من بود چون حبوبات خورده بودم بااینکه خیس خورده بودن ولی دخترم خیلی اذیت شدت بود مذ فکر میکردیم کوللیکه هی شربت میریختیم تو حلق این بچه طفلک 🥲
امیدوارم حال هیچ بچه ای بد نباشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی ۱۴ ماهگی
من چرا وقتی میبینم یکی طبیعی زایمان کرده حسرت میخورم🤦‍♀️🤦‍♀️
میدونم هردو زایمان سخته....هرکدوم دردهای مخصوص خودشو داره...ولی دوست داشتم طبیعی بیارم....شاید چون از اول خودمو اماده طبیعی کرده بودم سز اورژانسی شدم این حس رو دارم🤷‍♀️
البته خداروشکر میکنم که سز شدم چون بچم دودور بندناف دور گردنش بود و من نمیدوستم...و هم مدفوع کرده بود...و اینکه خیییلی بالا بود و به زور کشیدش بیرون...ولی این حس بد دست از سرم برنمیداره🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️😐😐😐




بارداری زایمان
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۳ ماهگی
خداروشکرت دخترم سه ماهش شد😍سه ماه پر از سختی های شیرین پر از قضاوت دیگران که چرا شیر خشک میدی تو نمیتونی بگی شیرم حلالت تو فقط به دنیا اوردیش تو بچتو دوست نداری که بهش شیر خودتو نمیدی ..زردی شدید کولیک گریه های شبانه بی خوابه افسردگی و...خدایا این من بودم از پس اینا برامدم ..شکرت خدا همه این سختی ها فدای یه لبخندت دخترکم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر