ی بار رفتم عطر فروشی بعد داشتم با گوشی هم صحبت میکردم حواسم نبود شیشه خالی های عطر هارو بو کردم 🤣😑
😂😂😂😂😂من سوتیت خوندمیاد سوتی خواھرم افتادم
دو سالی بود خواھرم عقد بود رفتہ بودیم پارک بعد موقع برگشت خواھرم یھو یک دختر رو دید شروع کرد بہ سلام و احوال پرسی اون بندہ خدام پاشد روبوسی و فلان بعد کہ ازشون دور شدیم پرسیدم کی بود زد زیر خندہ گفت نمیدونم فکر کردم از فامیلای شوھرمہ 😂😂😂گفتم پس اون چرا احوال پرسی کرد 😂😂خلاصہ جفتشون فکر کنم ھمو اشتباہ گرفتن
سلام منم شب تاصبح بیداربودم دخترم واکسن زده بود بعدش مهمون اومدبرامون بعدخواستن برن گفتن ببخشید که مزاحمتون شدم منم هواسم نبود گفتم خواهش می کنم که مزاحم شدید😁😁😁
تو تاکسی خاستم بگم اقا همینجا پیادممیشم. یهو زبون نچرخید گفتم سلام مرسی همینجا پیاده میشم 😂😂
من رفتم مسجد جشن بود من رسم اینا رو نمیدونستم یهو همه نشستن فکرکردم بازم بلند میشن اخه چن بار بلند شدن ونشستن من بین اون همه بلند شدم وسط هم بودم وای خدای من ابروم رفت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.