سلام مامانا شبتون به خیر لطفا جواب بدین .دخترم چند روز پیش از تابش که یه متر تقریبا با زمین فاصله داشت افتاد من اون لحظه سرویس بودم فقط صداشو شنیدم حتی گریه هم نکرد ولی گاها می‌گفت گردنمو بمال اینا .دیروزم ظهرباز سوار تاب بود خیلی آروم خودش سرشو زد به چارچوب. که یکم گریه کرد آروم شد من غروب بیرون بودیم واسش بلال خریدم تقریبا نصف خورد.امروز صبح زود بیدار شد اول گفت سرمو بمال درد می‌کنه بعد بردمش دستشویی چندبار هی می‌گفت دستشویی دارم ولی باز مدفوع نداشت مشکل یبوست داره دارو میخوره یه دفعه گفت مامان اوغ دارم چون صبحونه نخورده بود فقط یکم آب سفید بعد استامینوفن و صبحانه یه دفعه تب کرد دستمال گذاشتم سرش گفت سرده برداشت دیگه بردم دکتر البته درمانگاه بردم دکتر خودش بعدازظهر است .گفت ویروس جدیده بچم تا دم غروب عملا لب به چیزی نزد .براش سرم زد چون باز بالا آورده بود .به نظرتون واقعا ویروسها یا به خاطر ضربه بوده یا رودل کرده به خاطر بلال.دارم دیوونه میشم چون پیش دکتر خودش نتونستم ببرم یکم دوره.الان البته شام دادم خورد ولی هنوز نگرانم .هنوز نتوانسته مدفوع رو دفع کنه .شیاف گلیسیرین گذاشتم لج گرفت رفت دستشویی فقط شیافو دفع کرد.برای از تاب افتادن چند روز پیشش خیلی نگرانم با این که ارتفاع کم بود آخه ندیدم چطور افتاده .ولی مادرم میگه واسه بلاله

۷ پاسخ

رودل كه توي علم پزشكي معنايي نداره ، بخاطر بلال يا افتادن هم تب ايجاد نميشه
تب بخاطر عفونت يا ويروسه
وقتي ميگه گردن يا سرم بمال ممكنه بخاطر افتادن يا سردرد باشه يا درد ناحيه اي

ویروسه عزیزم
گردنش هم ممکنه درد میکنه چون افتاده طبیعیه
براش چرب کن ماساژ بده

انجیر یا آب انجیر بده بخوره شکمش سریع کار میکنه

برای بلال بوده عزیزم دفع نتونسته بکنه تب کرد حضمش خیلی سخته نده دیکه ب بچت خواهرزادم ی کی دوبار خورده بود ۱سالگی هردوبارشم تب کرد

سلام. نگران نباش چون شکمش کار نکرده سر دلش پر بوده بلالم خورده سنگین بوده نتونسته هضمش کنه بالا اورده.
البته یه علت دیگشم میتونه ویروس باشه.

ولی ربطی به ضربه نداره خیالت راحت. اگه مشکلی داشت همون لحظه بالا میورد

اصلا بلال و ذرت نه خودتون بخوريد نه به بچه بديد
معده انسان توانايي هضم ذرت رو نداره
ذرت كلا خوراك دامه

الآنم حس میکنم باز بدنش گرمه

سوال های مرتبط

مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۳ سالگی
بالاخره موفق شدم و آرتمیس رو به طور کامل از پوشک گرفتم 🤩
دو سال شش ماهگی اولین قدم برای از پوشک گرفتن رو برداشتم و فقط موفق شدم زمانی که جیش داشت بره دستشویی . یک ماه بعدم پوشک شب رو برداشتم . ولی چون دفعه اول به خاطر یبوست درد کشید دیگه هر وقت بهش گفتم بریم دستشویی پی پی کنیم میگفت نه درد داره . تا تولد ۳ سالگی که بازم بهش گفتم . و اونم میگفت مامان من بزرگ شدم ولی تو پوشکم پی پی میکنم🤣
اوایل هفته پیش گفت پی پی دارم گفتم بریم دستشویی . مامان خیلی ناراحته و کلی حرف زدم . اونم رفت خودش پوشک اورد و گفت نه 🤣
ولی در اخر با ناراحتی رفت سمت دستشویی و یه یک ربعی نشستیم . در اخر چون یبوست نبود پیپی کرد و الان راحت شدیم . هر روز میره دستشویی میگه مامان من دیگه بزرگ شدم تو پوشکم پی پی نمیکنم 😎
در کل خیلی برای حرف دیگران خودتون و بچتون رو اذیت نکنید . اگه برگردم عقب اون سه روزی که خیدی بهش فشار اوردم برای پی پی کردن تو دستشویی رو انجام نمیدم . چون فقط ترسش بیشتر شد و هیچ فایده ای نداشت جز زجر خودم و دخترم🤕 الان که سه سالش شد به راحتی رفت و پی پی کرد 😍
مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
سلام مامان های عزیز.اومدم با تجربه ی پستونک
اول اینکه من بسیار بسیااار راضی بودم که دخترم پستونک گرفت از همون روز سوم بعد به دنیا اومدن بهش دادم که عادت کنه.و چون بچه ام به شدت کولیکی بود بعد هم دکتر گفت پستونک رو بهش بده که یکم اروم بشه،و پستونک یه جورایی مادر دومش بود،و بعد دکترش گفت حتما از ۲۰ ماهگی تا ۳۰ ماهگی دیگه یواش یواش ازش بگیر،به خاطر فرم دندوناش،خب من چون میرفنم سرکار میخاستم وقتی بگیرم ازش که خودم بیشتر پیشش باشم گذاشتم برا ایام عید نوروز..این چندماهم که داخل اینستا پر بود از این ویدیوویی که پستونک بچه رو بادکنک میبرد که من حس خوبی به این کار نداشتم.اومدم یه دو هفته ای از نظر ذهنی اماده اش کردم با قصه و داستان و حرف زدن و این چیزا،یه روزم بهش گفتم یه مغازه ای هست که اگه بریم پستونکامون رو بهش بدیم به جاش بهمون عدوسکای بزرگ ک خشگل میده ،و دخترم به شدت استقبال کرد،رفتیم ور یه مغازه و به فروشنده قبلش گفتم سه تا پستونکش رو دادیم و دوتا عروسک به انتخاب خودش گرفتیم.خیلییی خوش حال بود،ولی دو شب اول یکم بیتابی کرد،بعدم دیگه خودش میگفت چون من بزرگ شدم پستونگم رو با عروسک عوض کردم
مامان محمد و ماهلین مامان محمد و ماهلین ۳ سالگی
تو این چند روز ملین بهش زیاد دادم مثل طالبی و اینا که راحت پی پیش بیاد بعد سه روز ناخودآگاه تو شلوارش پی پی کرد و کلی گریه و اینا که چرا کثیف شدم من بهش تو ضیح دادم و خیلی باهاش صحبت کردم که اشکال نداره و سریع تمیزت میکنم روز بعدش خیلی شدید پی پی داشت من بردمش سرویس نیم ساعت کامل شعر و دست و نقاشی ولی نمیذاشت پی پیش بیاد هی جلوشو می‌گرفت منم اومدم یه لیوان برداشتم با نی توش آب و مایع دستشویی ریختم هی فوت میکردم حباب میومد بیرون انقد خوشحال بود انقد محو این حبابا شده بود که نفهمید و پیپیش اومد خیلی تعجب کرد گفت عههه عههه شروع کرد باهاشون دعوا کردن منم زدم به شوخی و خنده و گفتم باهاشون بای بای کن میخوان برن پیش مامانشون بازی کنن بازی دانلود کنن دیگه همین شد دوبار دیگه هم همین حباب بازی باعث شد پی پی بیاد و ترسش ریخت و فقط شش روز سختی داشت اونم نفس گیییر و خیلی فشار روم بود ولی از روز ششم به بعد هیچ خطایی نداشت خیلی آروم و ریلکس میاد میگه مامان جیش یا پی پی
فقط یه نکته که به مدت پنج روز به هیچ عنوان از خونه بیرون نرفتم مهمونی و بازار و خونه خاله عمه نرفتم فقط خونه خودمون
مامان مهیاروامیرعلی مامان مهیاروامیرعلی ۳ سالگی
سلام خانما خوبین پسرمن ۱۳ فروردین تب کرد بردمش دکتر چک کرد گفت فقط تبه آنتی بیوتیک نمیخواد ولی چون من گفتم درعرضه یکماه ونیم ۴ بارتب کرده گفت آزمایش عفونت ادراری بده اگه داشت بهش بده آنتی بیوتیک آموکسی سیلین ۱۲۵ یکم هم بینیش گرفته بود دوباره بعد ۳ روز زنگ زدم به دکتر گفتم هنوز تب داره خلط هم توی حلقش هست بالا میاره گفت اگه تا فردا ادامه داشت تب یا خلط ها بیشترشد بهش بده من بازم چند روز صبرکردم تب دیگه نکرد ولی دیدم خلط ها تموم نمیشه بینی هاش که میرفت پایین بلافاصله بالا میاوردیا پسرمن خیلی آب میخوره بعدش بالا میاورد منم آنتی بیوتیک را باز کردم بهش دادم حالا از اون روز بازم تا آب زیاد میخوره یا بعد غذایاشیرخشک بالا میاره از بس لباس شستم خسته شدم منم یک شربت اندانسترون توخونه داشتیم بهش دادم ۱.۵ سی سی خیلی بد دارو میخوره دوبار بالا آورد تا دارو را قورت داد اشکالی نداره بهش دادم اندانسترون دو روزه دیگه ۱ سالش میشه پسرم؟؟؟البته یه بار قبلا دکتر بهش داده بود اندانسترون همون ۱.۵ سی سی