۱۸ پاسخ

عزیزم خونه رو مرتب نکن. اینو دیگه الان تمااام روانشناسا و مشاورا دارن داد میرنن.
دوم اینکه باهاشون بازی کن تا ارامش بگیرن و تو بازی خودتم آروم میشی چون روی خوش بچهاتو میبینی.
یه بخششم اجتناب ناپذیره و خدا کمکت کنه

البته با یه بچه اینجوریم دوتا بچه حتما راهی تیمارستانم میکنن😂

منم مثله شمام ..هممون فک کنم همینیم

کاملا حق داری عزیزم من با یکی داغون شدم .تو بچه داری آدم باید کمکی داشته باشه تا مادر بتونه با روحیه خوب به بچه برسه

درکت میکنم گلم واقعا سخته .ولی چیکارکنیم باید صبورباشیم ک خیلی سخته

منم مثل شمام اما خونه تمیز کردن و هر تیکه تیکه انجام میدم مثلاً یه روز فقط یدونه کند فردا فقط یخچال در حد یکساعت بزا. خونه نامرتب باشه رها کن و بپذیر بزا بچه‌ات عشق کنه

میفهمم چی میگی پسرای منم دوقلو هستن فوق العاده شیطونن از در و دیوار بالامیپرن همه چیزو داغون میکنن همش جیغ و دادو بیداد البته طفلکی ها حق دارن ولی ماها اعصاب و روان درست حسابی نداریم تازه اگه خونه بهم ریخته بشه شوهر زبون نفهمم داد و بیدادش درمیاد. منم مثل تراکتور مدام در حال کار کردنم دیگه از خودم گذشتم...
ولی شماهم تا میتونی خونتو ایمن کن من تلویزیون محافظ زدم به دیوارم نصب‌ کردم تمام سنگ و سرامیک های خونرو فوم چسبوندم دیگه از کمد و مبل و وسایل خونه و آشپزخونه تا تونستم خلوت و ایمن کردم ظرف و ظروف شکستنی هم کلا جمع کردم اینطوری هم خودم راحت ترم هم بچه هام راح تر در امان تر ولی در کل روحی و جسمی داغونم 🙂

از ته دل درکت میکنم منم بچه هام سه ساله یک ساله هست یعنی اندازه چهار قول اذیت دارن مخصوصا وقتی بزرگی کوچیکه رو اذیت میکنه

دوقلو داری همینه ولی بزرگ بشن کیفشونو میبری از دور همه حسرتشو میخورن ولی مادر بیچاره خیلی اذیته تا وقتی از آب و گل دربیان
وقتی دعوا میکنن حتما بی طرف باش و هردورو دعوا کن برای تنبیه هرکدوم بگو برن تو یه اتاق بمونن یکم

دخترمن یدونس دیووونم کرده حق داری خواهررر الهی خدا بهت قوت بده

من با یه بچه همین شرایط ودارم اصلا و ابدا عذاب وجدان نداشته باش

من یک دختر دارم از صبح نق میزنه تا شب

منم بچم سه سالشه اینقداذیت میکنخ ساعت۷صبح بیداره بعدمن شباهم بادااشش همش بیدارم نق میزنه تاصبح حالم خرابه امروزهی ب صورتم زدم کاشکی بمیرم خدایانابودم کن خسته شدم شوهرم هم میخابه ازسرکارمیادخستس نمیدونم چکارکنم

چن سالشونه اجی

منم دیگه بریدم فقط بیرون خیلی اذیت میکنن دیگه غلط بکنم بیرون برم همش جیغ و داد بخدا امروز باز سردرد و گردن درد عصبی گرفتم

من با یدونه بچه روانی میشم.... اخرم گاهی دست بلند میکنم

منی ک یدونه دارم هم میدونم داری چی میگی واقعا بعضی وقتا میگم کاش یهو بیفتم منو ببرن یه سرم بهم وصل کنن یکم حالم جا بیاد.. واقعا بریدم یچیزیم میگم بهم میگن ک تو از بس وسواسی بچه رو دیونه کردی ..

راه حلش سر گرم کردنه فقط نزار به هم گلاویز بشن یه کارتونی چیزی دانلود کن بزار براشون

سوال های مرتبط

مامان آراد خان مامان آراد خان ۳ سالگی
سلام.خوبین؟
مامانا خیلی عصبی شدم...خودمم نمیتونم تحمل کنم....بچه هامو میزنم....شبا تا صب کابوس میبینم....صبا تا شب تپش قلب وتنگی نفس دارم...حاام از زندگی بهم میخوره....ارزوی مرگ دارم...شبی ک بدون گریه نخابم صب نمیشه....نمیدونم افسردگیه روانی شدنه چیه اسمش...ولی واقعا نمیتونم تحمل کنم...بچه هامو میزنم...بعد میشینم گریه میکنم....ظرف میشکنم...از صب تا شب تمیز کاری میکنم ک سرگرم بشم ولی بیشتر عصبی میشم....دیگه نمیکشم....الانم با هق هق تایپ میکنم...برا اروم شدندام دعا کنید....مشاورو دکترو هیچی نمیتونم برم...بخدا اینطوری بخام پیش برم کارم ب خودکشی میرسه....تا الانم بخاطر بچه هام موندم زنده هرچند ک بیشتر باعث عذابشونم😭😭
هیچکس درکم نمیکنه....دارم خفه میشم...شبا کابوس بچه هامو میبینم ک خودم بلایی سرشون اوردم...یا خواب میبینم بدونمن چ عذابی میکشن....مامان خوبی نیستم....مشکلاتی ک شوهرم تو زندگیمونساخته و عرضه جمع کردنشو نداره دارم سر خودمو بچه هام خالی میکنم و خودشم نمیدونه چی تو دلم میگذره و باعثوبانیش خودشه و بهم میگه عصبی ..بقران دیگه نمیکشم...دعا کنید یا بمیرم یا صبور بشم...آرامش ندارم....قلبم فقط با ایستادن اروم میشه
مامان سامی مامان سامی ۳ سالگی
خانما میگم منو مادرشوهرم حیاطمون یکیه الان یه مدتیه بچه خواهرشوهرم ۶ماه از مال من کوچیکتزه باهم بازی میکنن ولی وقتی میره اسباببازی ک دلش میخاد میبره بعد مگه بعد چند روز بگم ک بیارشون وگرنه اهمیت نمیده الان چندوقت پیش یکیشون گرفت پسرم اینقد گریه کرد نداد بغل مامانش بود ک برن منم گفتم داره گریه میکنه بده بهش گفت اینم الان گریه میکنه بردش و رفت پسرم تا نصف شد یادش بود بهش میگم میای واسش یکی بیار تاحداقل پسرمن اذیتش نکنه حالا میاد یه ماشین اندازه نصف کف دست میاره ک پسرخودش میزاره اینجا با اینا بازی میکنه پسر منم اصلا کوچیک خوشش نمیاد دیروز خواستم بیرون برم رفت ماشینشو بگیره گفت مامان میگه مال خودمه دیگه کار نداشتم حالا دیشب گوشیش دست پسرم بود کودک میدی ازش گرفت نیم ساعت گریه کرد حاظر نشد ازش بگیرش گفت پسرم نمیدش.تاحدی گریه کرد ک نگران شدیم حالا بنظرتون چکار کنم واقعا زورم داره پسرم سر اسبابازیه خودش گریه کنه یادشم دادم جای بره مال کسی نمیاره