۷ پاسخ

پسر منم همینه ولی سرشو گرم میکنم تا بهانه نگیره یا اینکه جلوی در نمیبرم
بچش دیگه

عزیزم نزار بره چون بدعادت میشه حتی اگه گریه هم کرد شما کم نیارسرشو گرم کن تاازیادش بره اگه گریه کنه وبزاری بره اینومیفهمه که دفعه ی بعدم باگریه میتونه به مقصدش برسه
پسره منم پشت سرش باباش گریه میکرداونم میبرد براش خوراکی میخرید میاورد ایهانم عادت کرده بودشده بودکار هرروزشون چندباری نذاشتم برگریه کرد ولی دیگه الان ازسرش افتاده باباشم گفتنی بده ببرم من اجازه نمیدم ببره

بی توجهی به گریه
صبح همسرم میرفت بیرون شروع کرد به گریه گفتم بابا رفت گریه نکن نی نی خوابیده بچه همسایمون منظورم بود بعد رومو کردم اونور ساکت شد

آیسان اوایل خیلی گریه میکرد ولی من هیچوقت کم نیاوردم که بگم حالا برین و اینا .الان خودش بای بای میکنه ورو میبنده.ولی باز جدیدا مادرشوهرم اینا میان یکم گریه میکنه

دختر بزرگ‌من اینجوری بود گریه هلاک میشد نمیذاشتم بره سرشو گرم میکردیم متوجه میشد دیگه بزرگ‌شد خوب شد میگم بهش میخنده الان ۱۱ سالش ولی کوچیکه قشنگ بای بای میکنه کسی میخاد بره گریه ای نیست فقط باباش میره میگه دد بره باهاشون

محمدامین اوایل گریه میکرد من همون واقعیت و میکفتم بغل میگرفتمش نهایت بدرقه شون میکردم تا پایین منظور در خروجی بعد الان میگه به سلامت برین خونه تون خداحافظ😂

آره منم همینم

سوال های مرتبط