۹ پاسخ

آره والا
فسقل تر که بودن یه جا دراز کش بودن الان یه جا بند نمیشن🥴

آخی آخی گفتی خواهر .... جیگرم خونه بخدا ب بدبختی شیر میخوره ، ب بدبختی غذا ، ب بدبختی باید پوشک عوض کنم ینی روزی صد بار میگم دیگه همین ی بچه بسمهههه

😂😂😂واقعا همینه ...

عزیزم اینکه ی روحانی توی خانواده‌ دارین چجوریه
دید مردم به روحانیون خیلی بده نظر شما چیه

آره والا اوایل خیلی راحت بود الان خیلی سخت شده 😭

😂😂😂خداحفظش کنه سگ پاسوخته رو خوب امدی منم همینم😂👏

ماشاالله زیر سایه پدر و مادر
خدا سایه رحمت پدر بزرگ رو هم نگه داره

پدرتون روحانی هست؟

اره واقعا سه ماهگیشون چقدر راحت تر بوده

سوال های مرتبط

مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۰ ماهگی
امروز روز سختی بود
از صبح پسرم رو فاز گریه بود و خودم ب ششششدددددت کمر درد
اولین بار بود تو کل عمرم کمردرد میشدم البته هنوزم هستم
انگار کمرم داره نصف میشه از دیشب یکم درد داشت محل ندادم گفتم مال خستگیه تا امروز
صبح دوتا ناپروکسن خوردم بی فایده بود
تا اینکه ی مسکن قوی تر داشتم خوردم اسمش رو نمیذارم چون مخدر قویه از بیمارستان اوردم خونه ولی فلن همونجوری ام ازونجایی که تازه بدن دردم رو ب بهبوده حدس میزنم از همونه زده ب کمر

با همه این تفاسیر برا پسرم وقت گذاشتم ارومش کردم و دیگه عصبانی نشدم از گریه های بی امونش
با خودم فک میکردم من دیگه یک مادرم
باید پخته تر رفتار کنم صبور تر باشم
البته هنوزم حس میکنم همون بهار کوچولوعه خونه ی مامانمم
ولی خب راضی ام از اینکه سعی میکنم روی رفتارم کنترل داشته باشم چون دیگه کسی نمیگه بچس تازه عروسه بی تجربس همه میگن مامان شده دیگه اگه بچه بود مامان نمیشد و من باید عواقب رفتارمو در نظر بگیرم پس شروع کردم ب تغییر
و اولیش ارامش در مقابل ناارومیای پسرمه در مقابل حرفای بی اهمیت فک و فامیله دربرابر تمام رفتارای بیخود دیگرانه
سعی میکنم نسبت ب همه اینا بی تفاوت باشم و ارامش خودمو حفظ کنم
و این اولین قدم ب سمت خارج شدن از دنیای دخترونه ی قشنگمه
سخته ولی ناگریز🖤

دیگه ببینین اوضاع امروز در حدی بود صبحونه رو از بیرون سفارش دادم بیارن😑