۱۱ پاسخ

من تاحالا ندادم بیشتر سعی میکنم غذا های خونگی درست کنم همون سویق ها و مغزیجات داخل فرنی ،کاچی دنت میریزم بهش میدم

بنظر منم خوب نیس نده خاصیت نداره اخه وزن دهی به چه قیمت . من همیشه میگم بگه چیزای سال بخوره ولی وزن رو نمودار باشه حتی یه ریزه هم پایینتر نمودار عیب نداره بهتر از اینه که خوراکی ناسالم بخوره و تپل بشه .

من همیشه دادم از ۶ ماهگی

.میتونید خودت سرلاک درست کنی برنج ایرانی با دوم پودر نارگیل کنجد نبات جوانه عدس ماکارانی اینارو بده آسیبا کنن این حریره میشن خوشمزه هم هستن بعضیا بادیون هم میزنن

عزیزم من از دکتر دخترم پرسیدم کلن مخالف بود با سرلاک گف اصلن نده

من به دوتا از بچه هام میدادم و مدت طولانی بچه رو سیر نگه میداره ،و ب تیام فقط یکی دوتا قوطی دادم اونم نه هرروز ،وقتایی ک مجبور بودم و نمیشد چیزی خودم واسش درست کنم میدادم و دقیقن تایمی که بهش سرلاک میدادم اصلن خوب غذا نمیخورد
اگه بچه ی شمام با سرلاک اشتهاش بسته میشه سعی کنی کمتر بهش بدی یا اصلن نده

کلا هرچیزی زیادش ضرره من تاحالا ندادم..میخوای ار شب نده گاهی شبا بده یا بیرون میری و نمیتونی چیزی برا عصرونه بپزی بده بهش

میشه عکس از درست کردنش بدی .من بلد نیستم خوب درست کنم اصلا پسرم نمیخوره میگن حیلی خوبه

ن بابا از من قبلا ک مجردم بودم از همه میشنیدم سرلاک میدن چ برسه الان ک خودم بچه دار شدم منم از ۷ ماهگی دادم الان یه مدت ندادم ولی بیرون رفتنی میخرم

انچنان ضرر برای بچه نداره ‌من بعضی صبحا با موز چهار مغز قاطی میکنم میدم دخترم بخوره تا ناهار حتی طلب شیر هم نمیکنه

نمی‌دونم گلم،اینجا خیلی مامانها میبینم سرلاک میدن،من تاحالا ندادم،اگه میتونی خودت درست کن تو خونه
هرچه کمتر خوراکی های تراریخته و بسته بندی بدیم بهتره
منم دادم ها
مثل چوب شور،بیسکوییت مادر
اینا هم خوب نی اما خب چاره چیه

سوال های مرتبط

مامان آرین و عرشیا مامان آرین و عرشیا ۲ سالگی
سلام از طرف یه مادری که تو تاریکی شب و تو خلوت خونه داره شام میخوره و به هفته ای که بهش گذشت فکر میکنه...به هفته ای که پسر کوچولوش بهونه گیر شده بود و هرچی میخواست فقط گریه میکرد..به هفته ای که شوهرش انقد از کار خسته بود که همش بی حوصله بود وقتی میومد خونه...به شبایی که نفسم کم میومد انگار یه چیزی رو سینه م خوابیده بود....به وقتی که دست یکی رو روی پیشونیم حس کردم و فکر کردم شوهرمه اما یهو یادم اومد سرکاره و من تنهام..به اینکه چقدر دوست داشتم برم دو روز خونه مامانم و نشد....حالا من وقتی شوهرمو پسرم خوابن دلم گرفته از اینکه چرا در مقابل گریه های پسرم و بهونه گیریاش صبور نبودم....منی که پسرمو شوهرمو واطرافیانمو خیلی دوست دارم و جونم براشون می‌ره اما یه وقت ناخواسته دلشون رو میشکونم....خدایا منو ببخش بخاطر اون وقتا که دلشون رو شکوندم..دلم میخواد صبح که بیدار شدم خدا بهم یه صبر بده تا دیگه بچه مو دعوانکنم یا عصبی نشم ازش....پسر قشنگم منو بخاطر وقتایی که عصبی میشم ببخش...بخدا من خیلی دوست دارم