۲۶ پاسخ

وقتی میاد نزار باهم باشن.درو نزار ببندن.
به دخترت بگو اونجاها جاهای خصوصیه نباید کسی ببینه و آسیب بزنه بگو انگار پول و طلا داری میدی دست دزد ببره یا عروسکی که دوست داری میدی دست دزد؟اگه گفت نه نمیدم بگو پس بدنتم عین طلاس که دوست داری نباید کسی ببینه.

اول به دختر خودت یاد بده بگو نزار هیچکسی شلوارتو پایین بکشه اینجاتو نباید نشون کسی بدی فقط مال خودته بعد از این به بعد چه اونا بیان چه تو بری نزار برن تو اطاق بگو نمیزارم باید جلو چشم باشن اگه خواهرشوهرت بدش اومد بگو بچه ان نمیفهمنن اگه بلایی سر خودشون بیارن اونم دختر چه کار میتونیم بکنیم بگو واسع دختر خودتم نگرانم ...به نظرم سلامتی جسمی بچت از ناراحت شدن خواهرشوهر واجبتره تازه دخترش دوسال بزرگتره پس خوب میفهمه

بچس بابا متوجه که نیست کارش زشته به دخترت بگو دیگه از این بازیا انجام ندن اگه بدن تنبیه شون کن

دوسال بزرگتر از روژان جون یعنی همسن دختر بزرگه ی من واقعا درکی نداره ها مستقیم به دخترت نمیگفتی که با فلانی بازی کردی شلوارت رو آوردی پایین ، درباره ی عضو خصوصیش بگو بهش

تو چجوری گذاشتی برن تو اتاق درو ببندن؟؟؟
من دختر پسرمم ک میرن تو اتاق حق در بستن ندارن

میگم تامپون هاتو دراوردی سوراخ های بینیت متقارنه؟من احساس میکنم یکم فرق دارن باهم😟☹️

حدیث فیلمو نشون همسر بده
بگو خدا رحم کرد رسیدم وگرنه با ....بازی میکرد نعنا داغ زیاد کن مثلا
بگو به خواهرت بگم بهانه می‌کنه بچه آن و.....
خودت راهکاری ایجاد کن

یه مدت بعدم بگو آبریزش پیدا کردیم شاید ویروس باشه و..... آبجی نیاین خونمون که زیر دین بمونم خدا نکرده بیمار بشین .

بعد از اینکه به شوهرت گفتی بگو فیلمو برا ابجیتم فرستادم که بدونه که نگه دروغه و بهانه میکنید

خیلی حواست باشه ب دخترت. اصلنم بچه نیستن اتفاقا ازالان یاد میگیرنو ذهنشون خراب میشه.

همین فیلمو به شوهرت نشون بده.
بگو به خواهرت که میگم میگه بچه ست
اگه دور از جون فردا بلایی سر دخترت آورد چیزی کرد اونجاش به بهانه بازی بدنش خونریزی کرد
کی جوابگو میشه چند سال دیگه برای بچه حرف درمیارن
به شوهرت بگو اونجاشم میخواست دست بزنه که من رسیدم
چند تا دیگه هم حرف بزار روش قشنگ بترسونش که شوهرت خودش جلوشو بگیره

سلام حدیث این کتاب‌ها رو براش بگیر بخون

تصویر

بنظرم تنبیه نکن اصلا ولی با رفتار و داستان و اینا براش بگووو تا نکنه از اینکارا من به پسر بزرگم مدرسه می‌ره همش میگم نباید به جای خصوصی کسی نگاه کنی یا دست بزنی و همینطور اجازه ندی کسی این کارو بکنه حرفمو گوش میده اما سپهر هنوز نمیدونه میگه باشه ولی باید خودم مواظب باشم اصلا تنهایی خونه هیچکس نمیفرستم بچه هامون و اینکه با هرکس بیاد خونمون یا بریم مهمونی اجازه نمیدهم برن در اتاق رو ببندن جلو چشمم بازی میکنن

دخترمنم با پسرعموهاش دکترباژی میکرد من بهش توضبخ دادم ک دکتربازی بچه هاهمه ب دستشون امپول میزنن ک زود دوستشون خوب بشه قبول کرد الان دیگ خیالم راحته

به شوهرت نشون بده و دیگه نذار بیان خونت بگو اسنراحت لازم دارم نیاید دحتر گفته نباید ویروس اینا بگیری

نمیدونم عمدی انجام میده یا واقعا میفهمه معنی کاراشو .ولی دختر منم با پسر عمه اش که یکسال بزرگتره با این‌ اسباب بازی پزشکی ها خیلی بازی میکنن ولی کنار خودم یکی دراز میکشه اون یکی به مچ پا یا مثلا شکمش آمپول میزنه اصلا تو این باغا نیستن .حالا بازم از مشاور کودک کمک بگیر چون میگی خیلی اینکارو میکنه .اگه از روی نادونی بود خوب یکبار انجام میداد و یادش میرفت

اصلا نزار تنها بشن نه با اون بلکه با هیچ کس نزار بچه تنها باشه
تو خونه زیاد براش توضیح بده خصوصی و اینکه نباید کسی ببینه یا دست بزنه

اکثرا بچه ها اینجورن فرقی هم نداره پسر باشه دختر باشه ..خواعر شوهرت هم هیچ گناهی نداره فقط عر کس خودش مواظب بچش باشه نزاریم تنها بشن

تواین سن کنجکاوی جنسی دارن واکنش بدی نشون نده که حساس میشن حواسشون روپرت کن ونذاردیگه تنهاباشن در اتاق روقفل کن بگو توپذیرایی بازی کنید

نذار درو ببندن
تند تند برو سر بزن بهشون به خواهر شوهرت بگو دیگه نمیذارم بازی کنن

بچه هارو حساس نکن اما بعدا به دخترت جاهای خصوصی بدنشو یاد بده وحتما بایه مشاور حرف بزن راهنمایی بگیر

یه کتاب تو تاپیک آخر گذاشتم حتما بگیر برای دخترت
ختما

خوب ببین گلم خودت باید مدیریت کنی بهشون بگو همین جا بازی کنید تو اتاق نرید یا در اتاق نبندیدوبه دختر تون آموزش بدید که این ها اندام خصوصی هستش نباید به کسی نشون بدی با آرامش بهش توضیح بده یا کتاب بدنتو ما خودته از اینجور کتاب های آموزش براش بگیر

فیلم روکی گرفته

حدیثه نذار بیاد دیگه خونتون اگه هم اومد در قفل کن نذار برن تو اتاق وقتی خواهرشوهرت بیخیال

واای چه بی حیا دیگه نذاربازی کنه

یعنی دخترت اصلا بهت نگفت؟
خواهر شوهرت چی گف؟
ب شوهرت بگو

وای خودااااا دیگه نفرستش پیشش😬🤯

سوال های مرتبط

مامان رادمهر مامان رادمهر ۴ سالگی
سلام
مامانا یه سوالی ذهنمو درگیر کرده پسرم ۳سال و ۷ماهشه همسایمون که از بچگی دوست همسرمم بوده یه پسر و یه دختر داره یکی دوسال بزرگتر از پسر منن و تابستونا بعداز ظهر بیرون بازی میکنن صداشون میاد داخل خونه ما یه چند باری ام که از بیرون میومدم بابای بچه ها گفته بزارش بازی کنه من مراقبم ولی بازم من در باز میزارم تو راه پله میشینم و تند تند نگاه میکنم حواسم به رادمهر هست این اتفاق خیلی کم پیش میاد البته
پسرخواهرشوهرم یه سال بزرگتر از پسر منه تقریبا هر روزخو اهرشوهرم میارش خونه مامانش و میزارش جلو در تا با بچه ها بازی کنه پسرم همش میگه صدای پوریاشون میاد مامان میشنوی عذاب وجدان میگیرم که نمیزارم بره بیرون از طرفی ام اصلا نمی تونم بزارم بره و خودم تو خونه بشینم پسرمم بشدت ترسو شده حتی از دوچرخه سواری بیرون میترسه فقط تو خونه سوار میشه
بنظرتون کارم اشتباه یا درست ؟همش حس میکنم مامان خوبی نیستم و دارم درحقش کوتاهی میکنم
اینم بگم پارک میبرمش و تو خونه ام گاهی باهاش بازی میکنم ولی مطمئنم جای بازی پر هیجان و پر سر و صدای اون بچه هارو براش نمیگیره