۷ پاسخ

منم همین حسو تجربه کردم یبار پریود شدم شوهرم از سر کار اومد تا دوروز نگفتم پریودم آخر خودش فهمید گفت چرا تنهایی اینهمه درد تجربه کردی خونواده ها واقعا درک نمیکنن

درکت میکنم عزیزم ادم این دوره عصبی و زود رنج میشه
مادرتون به فکرتونه خداروشکر کنید بعضی مادرا عین خیالشون نیست هیچی

مامان من چون خیلی دق میخورم میگه فردا تخمدانات خشک میشه

خیلی سخته اینکه خودت هرماه وقتی پریود میشی چقدر ناامید میشی ولی از یه طرف مادرت زنگ میزنه هر روز میپرسه مریض شدی؟ شوهرت غروب میاد میپرسه مریض شدی و تو شدی نمیدوتی چی بگی

منم اینجوریم 😭😭😭

مامان من که میگه حق نداری فعلا بچه بیاری 😂😂

خواهرم سه تا بچه کوچیک داره شوهرش سرطان بدخیم گرفته و.....اینا درد نیست فکرای الکیه

سوال های مرتبط

مامان سام❤️ مامان سام❤️ قصد بارداری
پارت ۱۱👶🏻👶🏻👶🏻
هفته ی بهدش نوبت گرفتم برای سونو NT
تو اون یه هفته عالم و آدم خبر دار شدن ک باردارم و همه زنگ زدن تبریک گفتن و ذوق کردن،تنها کسی ک تبریک نگفت همون جاری کوچیکه بود
اون یه هفته رو با کلی استرس گذروندم،از اونجا ک کلی داروی عطاری خورده بودم و پروژسترون زده بودم و شیافت،و کل ماه رمضون رو روزه گرفته بودم،میگفتم نکنه بچه ام طوریش باشه و خودمو برای هر چیزی ک دکتر بگه آماده کرده بودم
روز سونو گرافی رسید و با شوهر و مامانم رفتیم،دل تو دلم نبود،همراه اجازه نمی‌داد باید تو اتاق و رفتم خوابیدم،کلی این ور اون ورش کرد و تموم ک شد گفت همه چیز خوبه،فقط تنها مشکل جفتته،ک پایینه و باید استراحت کنی
خلاصه ک حدود دو هفته خونه بابام موندم و استراحت کردم و دیگه برگشتم خونه و کار سنگین نمیکردم
در حد غذا درست کردن بود،و جالبیش اینه ک ویار من تازه از اون روزی ک متوجه شدم باردارم ،شروع شد🤣🤣🤣
قشنگ تا ۵ماهگی ویار شدید داشتم و باb6کنترل میشد
خیلی حس خوبی داشتم،خدا یه بچه ک سالها بخاطرش طعنه و کنایه شنیده بودم رو بدون هیچ دردسری بهم داده بود
شوهرمم خیلی خوشحال بود و مراقب بود اتفاقی برامون نیفته
جنسیتش رو نمیدونستیم،ولی سالمیش برامون خیلی مهم تر بود
بعضی وقتا می‌نشستیم صحبت میکردیم،من میگفتم بچه ام دختره،اون میگفت من حسم میگه پسره
سونو ۱۸ هفتگی وقتش رسید و رفتیم برای سونوگرافی
خدا رو شکر اونم همه چیز خوب بود و جنسیت هم گفت گل پسره