۴ پاسخ

پسر من میترسید کلا وقتی لخت میشد و چشاش بسته میشد
دیگه مامانم لختش میکرد بغلش میکرد خودِ مامانم زیر دستگاه پاهاش رو دراز میکرد بچه رو میزاشت رو پاش دستاش رو هم می‌گرفت دیگه گریه و ناآرومی نمی‌کرد

بچه منم تا چشم بند میذاشتم با گریه بیدار میشد. دکتر گفت چشم بند و نزن کلاهشو بکش رو چشماش. منم یک کلاه گشاد سرش کردم که خیلی راحت میومد رو چشماش . دیگه بعد اون راحت زیر دستگاه خوابید

چشم بند براش بزار

چشماشو میبندی؟

سوال های مرتبط