۴ پاسخ

پسر منم وقتی شیر میخوره خیلی میپره گلوش . غیر خودمو باباش نمیزارم کسی بهش شیر بده

خواهر شوهرمنم همچین کاریوکرد گفتم بده وقته داروشه
بعدم گفتم اگه شیرت خوب بود که بچه خودت میخورد

تاپیک هات دقیقا حرف دل منو میزنه
پسر منم واسه شیر خیلی هول میکنه و سریع میخوره میپره گلوش فقط خودمو و همسرم قلق شیر خوردنش رو میدونیم هر بار میزارمش پیش خواهرشوهرم به بچه کم شیر میده که پریده گلوش و ترسیده و فلان و دکترش ببر

بگو شیر میپره تو گلوش خیلی میتونی تحمل کنی بدم خیلی رک

سوال های مرتبط

مامان کوهیار مامان کوهیار ۳ ماهگی
من و شوهرم گفتیم‌چون میخوایم جشن کوچولو بگیریم بزاریم ۴یا ۳ماه بچم ختنه کنیم بهتر از یکماه حالیش میشه مادر شوهرم و گیر داده ن ختنه کنید وا کنید جشن های الکی گفتم نمیخوام جشن بزرگ بگیرم خانوادگی یک کیک بخرم برای پسرم اومده بدون اجازه ما رفته بیمارستان نوبت گرفته دیروز این و خواهر شوهرم اومدن البته خواهر شوهرم در جریان کاارش نبوده ب من میگه من بچت نگه میدارم مادر کارات بکن گفتم من بچه گهواره برفی میزارم کارام میکنم یکم دیشب حالم خوب نبود رفتم دسشویی دیدم صدا ماشین مادرشوهرم میاد از حیاط ما داره میبره بیرون گفتم لابد بچه دست خواهر شوهرم اومده بیرون میگم بچم کجاست خواهر شوهرم میگه وا مگه تو ب مامان نگفتی من میترسم ببرش ختنه بخدا با تمون بلوز شلوار دویدم تو کوچه شوهرم از سرکار ا‌مد داد زدم جلوش بگیر شوهرم میگه چیشده مگه دزد میگیری عزیزم میگم بگیر برات توضیح میدم دید بچه تو ماشین گفتم مگه من یا باباش اجازه دادیم بچم ببری ختنه میگه به تو چ شوهرم یه دادی زد سرش بچه ورداشت شوهرم رفت ب من میگه مقصر تویی نزاشتی والا من هنوز با پروژه واکسن کنار نیومدم دیگه ختنه میگم من میترسم بزار خالم بیاد از یزد میبرمش تو ک نمیای پیشم بمونی میگه ختنه دیگه پیشم بمونی چ ترس نداره آنقدر حالم بده شوهرمم عصبی از دست مامانش میترسم باز فشارش بره بالا