۸ پاسخ

جایی ک ناراحت میشی نرو خواهر من

درکت میکنم کاملا …منم میرم خونه ی مادرم دوس دارم برگردم خونه ام اونجا اصلا آرامش ندارم آرامش منو بچه امو بهم میریزن

عزیزم منم این طوری بودم
البته همش خانواده ام اذیتم میکردن از دست اونا شوهر کردم
بازم سر شده شوهر کردنممم اذیتم کردن
حاملگیم اذیتم کردن این 9 ماه همش استرس و گریه گذشت
بچه رو آوردم باز این طوری
وقتی ام میرم خونه شون الان بهتر شدن اما قبلاً این قدر حالمو خراب می‌کردن دلم نبود برم

جوری بود پیش شوهرم خجالت می کشیدم بگم‌دوس ندارم برم....

می گذرع عزیزم
ماهم خدای داریم

البته خدا از شوهرم راضی باشه از هیچی شانس نداشتم اما از شوهر خدا بهم رحم کرد

اقا یادمه قبلانا میگفتن خونه پدر واسه ادم یچیز دیگس چرا الان همه خونه خودشونو ترجیح میدن ب خونه پدری منم همینجوریم شوهرمنم اخرماه میاد خونه یه هفته هس باز میره خونه بابام نمیرم دوس دارم خونه خودم باشم اصلا نمیرم خونشون 😂

بعد زایمان آدم حساسه
داداشا بیشترشون پر رو اند رو نده بگو خونه بابامه دلم میخواد بتوچه ناراحتی تو برو
یا مامانت ببر خونه خودت که هم تنها نباشی هم کمکت کنه

عزیزم جایی باش که آرامش داشته باشی

اصلا شوهرتم نیس خونه جایی نرو .بشین تو خونه خودت بیکاریا

داداش منم زر اضافی می‌زنه من که هر موقع میرم خونه ی مامانمینا پشیمون میشم هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه

سوال های مرتبط

مامان گندم🌾 مامان گندم🌾 ۹ ماهگی
پیامم به شوهرم🙄🤣
شماام از وقتی مادر شدین اینطوری شدین؟؟
من انقد فکرای بیخود میکنم .. خونمون دوبلکسه هروقت از پله ها میرم بالا فک میکنم اگ الان بیفتم از پله ها بمیرم تا شب ک شوهرم بیاد خونه کی میفهمه من مردم؟؟ بعد بچم تا شب همینجور گریه میکنه هلاک میشه
هرکاری میخام انجام بدم از همینجور فکرا میاد تو سرم
هفته پیش با شوهرم خیابون بودیم یهو یه ماشینه از کنارمون رد شد گاز داد اینم تحریک شد شروع کردن باهم کورس گذاشتن گندمم رو پای من خاب بود ترسیدم هی غرغر کردم گفتم بس کن دگ چقد خری تو بچه تو ماشینته و فلان اونم گف ببخشید اروم رفت
بعد نیم ساعت یهو من شروع کردم ب گریه😐😂😂 شوهرم پشماش ریخت هی میگفت چی شده میگفتم با من حرف نزن
بعد ۳ ساعت ک خوب گریه کردم اونم خودشو کشت ک بگو چی شده گفتم بیشعور واسه هرسه تامون یه بار تصور کردم دور از جون اگ اتفاقی بیفته برامون بقیه چیکار کنن
چیکار کنم دست خودم نیست یک سره فکرای بیخود میاد سراغم
یا هروقت میریم حموم با گندم هی از بیرون صدا میشنوم باز اونقد فکر میکنم با خودم میگم خدایا اگ دزد بیاد الان گندمو چیکار کنم حالا خودم ب جهنم 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۹ ماهگی