۹ پاسخ

من دوسالگی گرفتم . کابوس بود برام. فقط خواب شب اذیتم میکرد چون بینهایت وابسته بود. ظهرها نمیخوابوندم و شبها توی ننو میخوابوندم یه مدت . و یه عروسک مناسب خواب براش خریدم کاملا سیرش میکزدم تا بهونه نگگیره . وبهش گفتم دیگه باید این شیرماجان رو بخوری .جلوش خوردم زمین و رفتم تو اتاق سینه ام رو چسب برق زدم و زمانیکه بهانه شیر می‌گرفت میگفتم اون موقع خوردم زمین دیدی اوف شده و کم کم تو ذهنش موند که دیگه اوف شده و کم کم ول کرد

کار خوبی کردی من ۱سالگی گرفتم
و راضیم بهش شیر خشک و غذا بیشتر دادم و بعدتر از شیرخشکم راحت تر جدا شد

خب شیر شبش قطع کن چرا کلا قطع کردی؟
بهش شیر پاستوریزه بده مایعات بده

نه دلمم داره کباب میشه

آخه شب تاصبح چسپیده ول نمیکنه

خیلی زوده دختر گناه داره من ۲ساال ودوماه گرفتم توروز غذاهای مقوی بده شب نچسبه بهت

چسب بزن نوک سینت بگو اوف شده

زوده عزیزم 2سالگی بگیرش

چرا به این زودی جداش کردی؟

سوال های مرتبط