۵ پاسخ

برای منو دکترم اتاق عمل باز کرد بعد اینکه بچه رو برداشتن.. بعد ۱۰روز موقع برداشتن بخیه سزارین معاینه هم کرد گفت چیزی نمونده از سرکلاژ

موقع عمل گفته باشی باز میکنه برات

موقع عملت یادش بود که سرکلاژی ؟؟؟ باسد یاز کرده باشه دیگه

بهش گفته بودی که سرکلاژی؟؟؟؟ و بازش کته

وحشتناککککک بود دردش واسه من ک باز کردم . ن بابا بازش کرده واست لابد

سوال های مرتبط

مامان ایلهان جاهد مامان ایلهان جاهد ۸ ماهگی
مامان شیدا🧸 مامان شیدا🧸 ۷ ماهگی
نجربه زایمان سزارین:

۳۶ هفته بودم رفتم برای معاینه ببینم چند سانت باز شدم که مامام گفت هنوز یه سانتی و گفت تا ۴۰ هفته زودتر زایمان نمیکنی ( اینو بگم من کلا رو طبیعی حساب باز کردم اصلاااا نمیدونستم قراره سز بشم بخاطر همین وقتی کارای سزارین رو روم پیاده میکردن با تک تکشون استرس گرفتم که میگم چه اتفاقی افتاد)
۳۷ هفته بودم که اخرین سونومو میخواستم برم ببینم بچه توی لگن اومده یا نه رفتم سونوگرافی که دکتر گفت سونو قبلیتو بده ببینم بچه وزنش چقدر بوده گف نسبت به وزن الانش خیلی کم پیش‌ رفته و دیگه وزن نمیگیره بچه ختم بارداری بهم داد و گفت باید سز بشی سونو داپلر
بعد سونورو بردم بیمارستان گفتن که اوکی چون بچت وزنش ۲۴۰۰ بیشتر نیس سعی میکنیم اول طبیعی بدنیاش بیاریم نشد سزت میکنیم
واقعا اذیتم کردن
هی معاینه معاینه تا ۵ سانت رفتم و دیگه پیشرفت نکردم حتی امپول فشارم بهم زدن که هیچ دردی اصلا احساس نمیکردم میگفتن راه برو راه میرفتم و میگفتن رو توپ بپر که میپریدم کلا تا ۵ سانت بیشتر نرفتم از بس معاینم کردن مردم هی میگفتم بابا من نامه دارم چون بچه ریز بود میخواستن بزور طبیعی بیارن اخر گفتن سز بشم
که خیلی ترسیدم نمیدونستم چی قراره بشه
اول از همه بهم سوند وصل کردن که بگم اصلا درد نداره فقط چندشت میشه من از بس معاینه شدم سوند برام چیزی نبود
خیلی حس بدیم داره یچیزی داخل ادم باشه واقعا بده من که داشت حالم بد میشد بهم یه لباس پشت بازم دادن بعد گذاشتنم روی ویلچر و بردنم اتاق عمل خوابوندنم روی تخت از استرس داشتم میمردم بعد دکترم اومد باهام صحبت کرد دلگرمی میداد که نترسم و فلان ولی من واقعا داشتم میترسیدم چون من بیمارستان فقط برای سرما خوردگی میرفتم اتاق عمل برام جای ترسناکی بود😢( ادامه تاپیک بعد)