۱۰ پاسخ

اون موقع زیاد زندگی سخت نبوده خیانت انقدر اوج نگرفته بوده و اعصاب مادرا اروم بوده الان کلی قرض و قسط کوفت داریم ـ
چشم و هم چشمی هم نگم برات 🤷🏼‍♀️

اونا بدون کیفیت بچه بزرگ میکردن...

زندگی رو سخت نمیگرفتن
حالا ما تا گهواره و تشک بازی و سرویس های مختلف پلاستیک و خواب و تعویض پوشک و ال و بل نباشه فکر میکنیم سیسمونی کامل نیست و حتما باید طبق خواسته ی خودمون باشه که بچمون بزرگ بشه اما قدیم با لباس های کوچیک شده ی قبلیا بچه های بعدی رو بزرگ میکردن و با یه دست تشک و متکا بچه رو میخوابوندن یا حتی روی تشک و متکای خودشون میخوابوندنشون اما حالا چی؟تا ست سرویس خوابش نباشه فکر میکنیم بچه دیگه نمیتونه بخوابه همین بوده که وقتی زندگی رو آسون میگرفتن مشکلی هم نداشتن توی بچه داری

واقعا😭😭😭😭

الان اسباب کشی دارم شوهرم میرع روست ا کار کشاورزی داره کارگر داریم غذا درست میکنم وسیله جمع میکنم اصلا سخت نی

خیلی سخت نمیگرفتن ماهاسختش کردیم خیلی

زیاد سخت گرفتی من سز بودم هفته اول خونه پدرم بودم اومدم خونه خودم نهار شام مهمون تا ۲۰روز مهمون داشتم همه کارای خودم بچم میکردم غذام خودم درست میکردم

بزرگ نمی‌کردن که ول می‌کردن بچه رو نه کولیکی نه رفلاکسی نه گرونی

واقعا برای منم سواله من حوصله غذا درست کردن هم ندارم لباسم که لباسشویی میشوره یه جارو برقی نمیکشم میزارم واسه شوهرم

توزیادسخت گرفتی

سوال های مرتبط

مامان نفس خانوم مامان نفس خانوم ۱۰ ماهگی