۹ پاسخ

یادته وقتی خریدین گفتم بهت خطرناکه اوضاع جامعه ...
گفتی همیشه خودمون هستیم ♥️
درسته خداروشکر کنارشون بوده همسرتون ولی اگه خدایی نکرده ی چاقویی چیزی داشت چکار میتونست کنه ...
خداروشکر بخیر گذشته

همه جا آدم بد هست

شهر خودتون کجاست،مگه یاسوجی نیستی

والا خوب دلی داری که بچه رو بد طلا میذاری بره بیرون
من حتی وقتی هم تو ماشین خودمون داریم میریم جرات نمیکنم طلا بندازم براش
دخترخاله‌ی من رفته بود هیئت دخترش کوچیک بوده و خیلی هم خوشگل بود هرکی میدید میگرفتش و باهاش بازی میکرد دخترخالم یه لحظه حواسش پرت میشه وقتی دخترش برمیگرده پیشش میبینه گردنبندش نیست
نفهمید کی باز کرده از گردنش

خوب کردی عزیزم بزار وقتی بزرگ شد تونست از خودش دفاع کنه بنداز

شهره منم امنه
ولی ب قدری میترسم طلاهاشو بندازم ک نگو
حالا نگهداشتم تا بزرگ بشه بفروشم براش بزرگشو بخرم اگه تا اون موقع نترکوندنمون😂

لطفا به بچه این چیزها رونزنید

سعی کنین طلا نندازین برای بچه‌ها طلا هیچی خدای نکرده بچه طوریش میشه

اره خدا رحم کرده

ماهم اونروز دخترم بردیم عکساسی
ی ان دیدم عکاسه گف ی چی گذاشت دهنش
تا گوشوارش دراورده گذاشته دهنش😂

سوال های مرتبط

مامان شیدا مامان شیدا ۱۷ ماهگی
خانما سلام

درمورد تایپیک قبلیم بهتون بگم‌.


که من تو این ۶ سال ازدواج همیشه مث زن های ک بیوه هستن بودم .
وقت دکتری برای خودم و بچه هام خودم بودم قبلا شوهرم کارش طوری بود ک نمیشد همراهمون کنه، والان هم ک باز وقت داره اصلا وقت نمیزاره یه بار همرام بیاد دکتر

دخترم همش بغلم، چه تو خونه چ بیرون خسته م میشه با دوتا دختر برم دنبال کاری ، وهمیشه همینطوره ،
همیشه غبطه میخورم ب خانومایی ک شوهراشون بهاشونن، و بچه هاشون هم بغل میکنن .
دیشب از دکتر برمیگشتم .خونه مرتب نبود.
اونم با دوستاش بیرون بود وقتی برگشت رفت برا آماده کردن قلیون منم بچه بغل ، داشتم وسایل جمع میکردم .
خسته م بود دعوا راه انداختم اونم بیشترش کرد با دلارام دختر بزرگترم دعوا کرد ،گوشیش ازش گرفت حرفمون بالا گرفت حرف های بدی زد .
ومن فقط بهش گفتم خوشبحال زن برادرش ، ک اون همه کار برای خانمش میکنه .

البته اوت یه پسر داره و یه دختر ولی من دوتا دختر دارم .
من دیابت هم دارم خودم زود ب زود عصبی میشم
و فک میکنم شوهرم برا این بهم توجه نمیکنه ک دوتا دختر داریم .
ناشکری نمیکنم من اصلا .
خیلی خسته م
از زندگی با این مرد