ینی به حدی الان ترسیدم ک قلبم هنوز تند تند میزنه
نازگل ساعت ۹ خوابید سوگلم نیم ساعت پیش خوابید
داشتم ظرف میشستم تو فکر بودم شوهرمم تو اتاق داش لباسارو پهن میکرد
تو حال خودم بودم
یدفه دیدم ی چیزی ب پام چسبید🫥🫥
ینی مررردم هااا

نازگل شیشه به دست بیدار شده بود میگف شیر🫠🫠

این که خوبه خواهر من بچه هارو خوابوندم و تا شوهرم بیاد رفتم اتاق بالا رو مرتب کنم بعد ده دقه اومدم تو اشپزخونه دیدم رو اوپن یه گربه سیاه زل زده بهم سکته کردم قلبم کنده شد

عزیزم 😅😅😘😘😘

وای عزیزم😂😂😂

واای خیلی بده من یه شب خواب بودم گربه سیاه اومده بودخونمون من نفهمیدم کی ازبغلم ردشده سراغ ماهی ها دخترم یدفعه دیدگربه یجورنگاه میکرد مردم سریع فرادکرد بازکمین کرده بودبخوابم بیاد

😂😂😂😂😂

منم یه دفعه داشتم جارو برقی میکشیدم داشتم زیر کابینت ها رو میکشیدم پسرم تو اتاقش داشت بازی میکرد منم تو حال خودم بودم یهو یه چیزی محکم به پهلوم چسب از ترس جیغ کشیدم پسرمم ترسید زد زیر گریه روز قبلش یه سوسک بزرگ دیدم تو خونمون فکر کردم سوسکه رو پهلوم ولی مشت پسرم بود خیلی بده ادم تو حال خودشه🥲

چندتا دندون داره من پسرم رو ۶تا دندون مونده نگرانشم چرا بقیه شو درنمیاره

خدااا موهاشو نگاااا
دماغشم تمیز کن😂
ی سکته ای زدی 😂