از ساعت 12 ظهر تا الان بچم نخوابیده مدامم شیر خورده و عوض کردمش
خوابش هم میاد نمیخوابه موندم چکنم
همه کاری کردم ن دست مونده برام ن پام اخه نمیشه ک نخوابن باید خوابم باشن
نمیدونم زیر سینه ام هم میخوابه هم میخوره
نمیدونم خسته شدم از فکر چرا اینطوری شده

آخ آخ دختر من دیروز ده و نیم صبح پاشد گرفتار بودیم تا آخر ساعت یازده دیشب خوابید

شاید گوش درد یا دل درد داره

ببرش حموم

دل درد داره حتما چیزای نفخ دار نخور عرق کلپوره خودت بخور

دختر منم همینطوری بود تازه تازه یکم بهتر شده ولی از من به تو نصیحت به پستونک عادتش بده دختر من نمی‌خورد جیغ میزدا ولی تو بغلم سرپا پستونک و محکم تو دهنش نگه داشتم آخرش گرفت ولی بخدا دو روز کشید یه هفته درد دستامو کشیدم دخترم چیزی نمونده ۳ ماهش بشه خیلی سنگین بود فکر کن ۴ ۵ ساعت بکوب سرپا نگه اش داشتم واسه پستونک الان میخوره آرومش میکنه زود میخوابه توهم حتما پستونک اونت بگیر و بده بخوره و تو گهواره بخوابون راحت تر میخوابه روی گهواره رو چادر بکش بزار تاریک بشه خوابید روی گهواره رو کمی باز کن فقط کمی که هوا بره بیاد

تو ماشین بچرخونیش سریع میخوابه

مدفوع که میکنه با اب بشورش پاکش نکن حکاحک برای خوابه

چراغارو خاموش کن سرو صدا نباشه سکوت مطلق. دختر منم اینطوریه، همه جارو تاریک میکنم ساکت بعد میخوابه

حمومش کن بدنش باروغن بچه ماساژبده بعدهمه جاش قنداق کن راحت میخوابه😴

اره حموم ببر

یدونه حمومش کن جونش سبک شه میخوابه