۶ پاسخ

خب ببین اشتباه شما این بوده که موقع ترک عادت شیر، اومدی ی‌ عادت جایگزین غلط براش جا انداختی
حالا باید این عادتی که جا انداختی از سرش بندازی

هرکسی یه دید تربیتی داره،از نظر من ک بچه خودشو جر بده هم اجازه همچین چیزی بهش نمیدم با این چیزا بخوابه،براش داستان بخون یا لالایی،کتاب داستان بگیر داستانو با عکسا کتاب توضیح بده و بخون اینطور خیلی دوسدارن ینی دختر من ک خیلی دوسداره

اشکال نداره که نق میزنه به جونت
اصلا خوب نیست با تی وی بخوابه
مغز بچه رشد نمیکنه عزیزم
تحمل کن
براش کتاب بگیر تا عادت کنه
حتی شده ببریش بیرون تا بخوابه اینکارو بکن ولی تی وی نه اصلا

کتاب و قصه خوانی بهترین جایگزین آموزشی برای بچه هاست اگه با زبون شیرین خودشون واسشون خونده بشه کتاب بره ناقلا رو براش بخونید

خواهر نزارک دوردزدیگ مثل بچ من گنگ میش من پسر بزرگم از وقتی زایمان کردم گذاشتم شبا با تلویزیون دیدن اووقاتش پرکن ک کمترمن اذیت کن بخاطر زایمان دومم ولی الان همون یکم حرفم نمیزن ک نیزد میگن بخاطر تلویزیون گوشاش تیز گفتار ضعیف

بچه منم با تلویزین می‌خوابه

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
بچه های شما در روز حدودا چقدر تلوزیون میبینن؟
من تا هشت ماهکی اصلا نمی ذاشتم ببینه کلا تلوزیون خاموش. بعد از هشت ماهگی تلوزیون روشن بود ولی اهورا در حد دیدن تبلیغات میدید. ولی از بیست ماهگی یه آنفلوآنزا گرفتیم و من اصلا نمیتونستم از حام بلند شم خودم براش فیلیمو کارتون گذاشتم ببینه. چند روزی این منوال بود روزی دو سه ساعت میدید. الان تقریبا از بهمن ماه که من افتادم درگیر خونه تکونی دیگه ازش غافل شدم الان معتاد شده به تی وی. اصلا نمیبینه ها ولی میره فیلیمو هی از اینور به اونور. فقط اینور اونور میکنه شاید از یه کارتون ده دقیقه ببینه باز عوض میکنه. بعد خسته میشه میره تو خونه دنبال یه چیز جدید هرچی میگم بریم تاب بازی بریم توپ بازی میگه نه. یا اگرم بیاد بعد پن دقیقه باز کنترل میکیره دستش بعد واقعا هیچی نمیبینه عادت کرده کنترل دستش باشه انگار فقط. نگرانشم من اینهمه رو تلپزیون حساسیت داشتم حالا اینطوری. قبلا تایم طولانی با اسباب بازیاش بازی میکرد کتاب میاورد براش میخوندم تاب بازی میکردیم. الان تا بره سراغ اسباب بازیاش سریع میگه بیا کنارم بشین باز بعد ده دقیقه پامیشه میره. تلوزیونم براش جذابیت خاصی نداره ها فقط دوست داره اینور اونور کنه انگار کلا همه چیز براش تکراری شده. نمیدونم به اینکه کمتر بیرون میبرمش ربط داره یا نه. یعنی بی صبرانه منتظر بهارم یکم ببرنش بیرون و پارک