از تجربتون بعد از زایمان بگین🥲

۷ پاسخ

عاااالی بهترین حس دنیا
فقط از خدا میخوام این حسو ب همه بده
بی خوابی شیرین
خستگی شیرین
درد شیرین
اعصاب ضعیف
گریه های الکی ولی دل خوش ب بچت
سر در گمی
استرس
ب شدت لوس و کم طاقت
حس این ک نکنه بچه دوسم نداره
نکنه نتونم اونقدر ک باید دوسش داشته باشم
و.....
ولی همش مبگذره و دلت تنگ میشه واسه این روزا
فقط باید صبوری کنی و مطمین باشی بعد این سختیا روزای خوبم میاد
اولین لبخند بچت ب تو توی صورتت وقتی نگات میکنه لبخند میزنه
وقتی دستشو باز میکمه بیاد بغلت
وقتی با چشم دنبالت میکنه
وقتی از خواب پا میشه و فقط تورو میخواد
همه اینا خستگیو در میبره مطمئن باش ❤

بعد زایمان ۱۰ روز فقط گریه کردم که اصلا از یادم نمیره بد ترین تجربه ای زندگی بود
خیلی برام بچه داری سخت بود فک میکردم نمیتونم بچمو بزرگ کنم ولی خدا کمکم کرد
و الان خدارو شکر خوب شدم

ب نام خدا بدبختی بیخوابی

اینکه اولین روز شیر نداشتم و مادرشوهرم ب جاریم گفت ب بچم شیر بده انگار آب یخ رو خالی کردن رو سرم و افسردگی گرفتم

میتونی به تایپیک هام سر بزنی ببینی
ولی کلی بگم پر از حس بد هستم 🥲 یبوست شدید گرفتم و بخاطر بخیه هام نمیتونم زور بزنم هموروئید هم دارم ونابود نابودم شیر نمیتونم بشینم بدم بخاطر حال بدم گریه نمیکنم گریه میکنم چون کمتر میتونم به بچم برسم ناراحتم برای پسرم چون مادر مریضی داره 🥲

به نام خدا بی خوابی و آسترس ها بیشتر از بارداری

بعده زایمان بدونه بچم از بیمارستان مرخص شدم و بچم به خاطره استفراغ بستری شد و اصلا نمیزاشتن برم پیشش این بدترین تجربه ی تلخم بود
ولی گذشت

سوال های مرتبط