۷ پاسخ

فقط میتونم بگم قوی باش چاره ای جز قوی بودن نداری

منم شقاق گرفتم رفتم دکتر پودر پسیلیوم داد بهم با همون فقط بعد چند روز شقاقم خوب شد

و اینکه الان فقط ب فکر خودت باش ک هر چه زودتر سرپا بشی خوب بشی و بتونی این موضوعات رو بین خودتون حل کنید اول از همه چیز سلامتی خودت مهم هست قطعا مردها هم براشون مهم هست

عزیزم شوهر منم اینجوریه توی بارداری کمکم بود الان نیست اکثر مردا بچه داری بلند نیستن کمک هم بخان بدن توی کارای خونه میگن خسته ایم و داریم میریم سرکار و اینا ب نظر من باید انتظارمون و ازشون ب صفر برسونیم اینجوری ناراحت هم نمیشیم

یکم به خودت رسیدگی کن از نظر روحی وجسمی شرایط مثل قبل میشه ولی زمان میبره قوی باش دختر

منم سزارین بودم ولی الان هر وقت میرم توالت پر خون میشه نمیدونم شقاق یا بواسیر

اینم بگم دوهفته بود خونریزیم خوب شده بود باز از دیروز لکه بینی دارم

سوال های مرتبط

مامان آرمان مامان آرمان ۸ ماهگی
شرح زایمانم
قسمت دوم
ماما خصوصی گرفته بودم و ماما بهم گفت ۲ اسفند بیا برای معاینه تحریکی
۲۹ بهمن شب رفتم خونه مادرشوهرم و شام خوردیم و وقتی داشتیم برمیگشتیم خونه توی راه من دردم گرفت
دیگ اومدم خونه و با شوهرم رابطه داشتم و بعد رفتم زیر دوش یکم اسکات زدم و شیو کردم
هر س دیقه ی بار درد داشتم که دیگ حاضر شدم و رفتم بیمارستان
معاینه کردن گفتن ۴ سانتم ب مامام زنگ زدم و اومد
اولش ضربان قلب بچه خوب نبود و احتمال میدادن مدفوع کرده باشه که وقتی کیسه آبمو زدن گفتن رنگش شفافه و مشکلی نیست خداروشکر
شوهرم تو تمام مراحل زایمان کنارم بود ک خیلی خیلی باعث آرامش و دلگرمیم میشد
با کمک ماما و شوهرم ورزش میکردم و آب گرم میگرفتن ب کمرم و شکمم
شوهرم با روغن اسطوخودوس کمرمو ماساژ میداد و...
همه ی دردارو با تنفس رد میکردم و اصلا جیغ نمیزدم ک باعث شد انرژی داشته باشم
چند دفعه ای این وسطا ماما معاینه کرد و بار آخری ک معاینه کرد گفت ۸ سانت شدی و دستم ب سرش میخوره حتی ب خودم و شوهرم گف دست بزن میتونی موهاشو لمس کنی🥺
دیگه یکم با دست تحریکم کرد ک فول شدم و اول تو حالت چمباتمه گفت زور بزنم و بعد رفتم رو تخت زایمان و با ۳ سا ۴ تا زور محکم بچم دنیا اومد و گذاشتنش تو بغلم
با چند تا سرفه ی محکمم جفتم بیرون اومد
برش نخوردم و فقط پارگی داشتم و ۴ تا بخیه بیشتر نخوردم
موقع بخیه زدن یکم سوزش داشتم اونم چون پسرم توی بغلم بود و کلی خوشحال و ذوق زده بودم اصلا برام غیرقابل تحمل نبود
من ۱۲ شب رفتم بیمارستان و دو و چهل و پنج دقیقه زایمان کردم