خانما به شوهراتون نگید بیاد اقدام کنیم !!! شوهراتون احساس مادرانه ندارند برای اینکار .... شما ویتامین سی رو یا قرص یا جوشان بگیرید بدید دستش بگید خسته نباشی بخور تقویت بشی . بعدم هی لباسای باز بپوشید رژ قرمز بزنید ولی سمتش هم نرید کارای خودتون رو بکنید ، حرفای تحریک کننده ام بهشون بزنید . خودشون میان سمتتون . اینکه اقا بدونه داره رابطه رو واسه اقدام میکنه بهش حس وسیله بودن میده و اصلا براش تحریک کننده نیست واسه همین روانی خالی میشه و میگیره میخوابه یا فرار میکنه از رابطه . شما کلا حرف از بچه و اقدام نزنید . تو حالت طبیعی نیاز نیست مرد جز رابطه برقرار کردن کار خاصی بکنه . این شما هستید که باید تقویت کنید گرمی مصرف کنید و بعد از رابطه از جاتون بلند نشید و تا یه تایمی شست و شو محل رو نداشته باشید. توپو بندازید تو زمین شوهرتون و انقدر با استرس سعی نکنید . برای حامله شدن نیاز دارید که خیال راحت داشته باشید و احساس شاد بنابراین به قصد رابطه پیش برید . اینم مدام تکرار کنید تو گوش همسرتون که من خیلی بنظرم تو قوی میای یعنی رواز که سرکاری بهت فکر میکنم همش دلم میخواد بغلم بودی احساس امنیت دارم کنارت . ااین حرفا بهشون حس اعتماد به نفس میده. ولی باید ۱۰ بار تکرار کنید . مرد زیر ۱۰ بار متوجه نمیشه . همگی تست کنید بعد بیاید بنویسید که نتیجه میده یا نمیده
عزیزم بعضی از مرد ها دوست دارن همسرشون هم سمتشون بره بهتره خجالت رو کم کنین برین سمتش و یا باهم صحبت کنید ببینید مشکلشون چیه زن و شوهرید چرا خجالت
دقیقأ منم همینطور
کلأ رابطه نداریم در ماه فقط یکی دوبار اونم اینقدر حرصم میده فایده نداره با استرس باردار نمیشیم 😏
گرمیجات به همسرت بده عزیزم شاید طبعش سرد شده
بعضی مواقع مشکلات کاری استرس و دغدغه های بیرون هم باعثش میشه
شوهر من ک برا بچه اینا خودش گف بیا اقدام کنیم بچه میخوام.میخوام حس و حالشو پدر بودن تجربه کنم
بپرس ببین مشکلش چیه باهاش حرف بزن این چیزی نیست ک خجالت بکشی ببین یه تایمی پارسال شوهرم نمیتونست نزدیکی کنه ببین بغلم میکرد بوسم میکرد ولی سکس نه اتقد مارابطه داشتیم ک اصلا توکتم نمیرفت بعد به هیچکسم روم نمیشد بگم یهروز دیگ فشار روانی ک ذهنت هزار سمت میره باعث شد جلو دوستم بزنم زیر گریه دوستم گفت بخدا ستاره تو شوهرت خیلی توچشم هستین و دوست داره یه فال بزن من اعتقادی نداشتم بنده خدا گفت من پولشو میدم توفالتو بزن خلاصه راضیم کرد فال زدم ادرس دقیق اشنامون ک کمرشوهرمو بسته بودو بهمون داد حتی اسمش بعدگفت پیش کی رفته دعا گرفته مشخصلت سن و ظاهر خلاصه منم یکبار بااون رفته بودم برا دوست پسرش دعابگیره خلاصه فهمیدم کیه دعا گرفتم دیگ رد خونه و زندگیم نیاد کمر شوهرمن باز کردم شکم خودمم باز کردم هدفش بود ما بچه دارنشیم جداشیم شوهرم بره اونو بگیره بخدا مشکلمون حل شد حتی شوهرم میگفت بخدا میخوام نمیتونم نمیدونم چرا بعدک جریانو گفتم بهش خودش سه تومن پول دعارو دادک فقط خوب شه
ی معجون گرم درست کن با عسل
بگو. صبح تا صبح ی قاشق شو بخور
خودش میاد 😉
به جون خودم خجالتو گذاشتم کنار بعد پریود بهش گفتم یه روز درمیون باید رابطه داشته باشیم گف باشه چند بار شد بعد چندروز که وقتش بود دقیق زمان تخمک گذاری دیدم خسته است زود خوابید تا ۱ صبر کردم یکم خوابید ۱ بیدارش کردم میگه ها چیه میگم پاشو کار داریم میگه وای بازم میگم پس چی والا دای خجالتو گذاشتم کنار
انگار سنشون میره بالا سرد میشن. بیچاره زنا نمیدونن چه دردیو باید تحمل کنن.بریم چی بگیم بگیم توروخدا یزره محبت کن. بیخیال بابا برن گمشن
مال منم اینجوریه خاک تو سرش بی ارضه همش سرش تو اون گوشی لامصبه
عزیزم از یه مشاور کمک بگیرین حتما
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.