۷ پاسخ

من ۴ روزه زایمان کردم حس خیلی قشنگیه ولی بعضی وقتا عجیب ی حالی میشم ک سعی میکنم خودمو سرگرم کنم بستگی ب خودت داره

یه هفته بعد بارداری افسردگی وحشتناک گرفتم جوری که درطول روز صورتم خشک نمیشد از بس الکی گریه میکردم
هعی خداروشکر گذشت انشالله این یکی اونجوری نباشه

بستگی بخودت وهمسرت داره روحیت خوب باشه یابد.
من دوتاخواهرام زندگیشون خوب نبودافسردگی گرفتن بعدزایمان همه بمن گفتن توهم امکانش زیاده بگیری ولی خداروهزاران بارشکرش نگرفتم حتی دوتاسقط داشتم همسرم نذاشت ناراحت بشم چندروزیادم میوفتادگریه میکردم همسرم بغلم میکردقربون صدقم میرفت میگفت اصلا ناراحت نباش منودخترمون کنارتیم.
وقتی براین بچم باردارشدم همسرم میگفت نمیخوام بارداربشی بعدش بنابه دلایلی سقط میشه اذیت وناراحت میشی ولی اصرارکردم که دخترمون تنهاست نمیخوام میوه عشقمون یدونه باشه چیزی نگفت

وای منم امروز پرازاسترسای الکیم نمیتونمم کنترل کنم کاش بهتربشیم

من که اولاش چون تنها توخونه بودم الکی به همه چیز حتی شوهرم شک میکردم دیگ بعدش اومد خیلی ابراز علاقشوبهم بیشتر کرد از سرکار که میاد از رستوران غذا میاره و هرظرفی هم ببینه خودش میشوره لباسارو هم میزاره تولباسشویی بعدشم میاد ماساژم میده واقعا توی این دوران ازش راضی بودم الان خداروشکر خیلی سرحالم

منم سر این بارداریم خیلی فکرای مزخرف میکنم همش فکرم مشغوله
حتی تو خواب هم آرامش ندارم خواب فکرایی ک تو روز تو ذهنم بوده را می‌بینم صبح با سردرد و بیحالی بیدار میشم در صورتی ک بارداری اولم اصلا اینطوری نبودم

ببین بعد زایمان کلا سرت بیشتر شلوغ میشه و اصلا فرصت فکر کردن ب خودتم پیدا نمیکنی اما ممکنه بخاطر اینکه مجبوری بیشتر تو خونه باشی یکم حالت دگرگون بشه ک اونم باید اطرافیانت بیشتر کمکت باشن و حالتو عوض کنن

بعد از چن ماه از زایمان اگ بچت خوب باشه همسرت مهربان ...حال روحیت سریع برمیگرده

سوال های مرتبط